3. سير کتب تفسير روايي در شيعه
شيعيان، در زمينه روايات تفسيري آثاري پديد آوردهاند که ميتوان آنها را بر اساس چهار دوره زماني، دستهبندي کرد: ۱
يک. تفاسير دوره حضور
مکتوبات اين دوره عمدتاً منسوب به ائمه(اند و غالب آنها به دست ما نرسيدهاند.
1. تفسير منسوب به امام علي عليه السلام؛
2. مصحف علي بن ابيطالب عليه السلام؛
3. تفسير منسوب به امام باقر( (57 ـ 114 ق) که ابو الجارود، آن را حکايت کرده است؛
4. تفسير منسوب به امام صادق عليه السلام (83 ـ 148 ق) که برخي از رواياتش در کتاب حقائق التفسير القرآني آمده است؛
5. تفسير منسوب به امام عسکري عليه السلام (232 ـ 260 ق).
از اين آثار پنجگانه، تنها عنوان پنجم، امروزه به عنوان تفسير منسوب، در دسترس است.
دو. تفاسير دوره غيبت صغرا
1. تفسير سعد بن عبد الله اشعري (299 ـ 300 يا 301ق)؛ ۲
2. تفسير علي بن ابراهيم قمي (م 307 ق)؛
3. تفسير فرات کوفي (م 307 ق)؛
4. تفسير عياشي (م 320 ق)؛
5. تفسير نعماني (م 324 ق). ۳
سه. دوره تدوين جوامع تفسيري
1. البرهان في تفسير القرآن، سيد هاشم حسيني بحراني (م 1107 ق)؛
1.۱ . تا آن جا که نگارنده اطلاع دارد، دست کم، سه پاياننامه، دو کتاب و يک مقاله در باره تفاسير اثري در شيعه نوشته شده است:
ـ تفاسير روايي قرن يازدهم هجري، محمد فاکر ميبدي، فصل نامه علوم حديث، شماره ۳ (بهار ۱۳۷۶).
ـ پيدايش و تطور تفسير اثري، مليحه پورستاري مهادي، استاد راهنما: دکتر سيدمحمدباقر حجتي، ۱۳۷۸، پاياننامه کارشناسي ارشد دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقيقات.
ـ تفسير مأثور و بررسي تطور آن با تکيه بر تفاسير اثري شيعه، سعيد چراغلو، استاد راهنما: دکتر کامران ايزدي مبارکه، زمستان ۱۳۷۹، پاياننامه کارشناسي ارشد، دانشگاه امام صادق(.
ـ سير تدوين تفسير اثري در شيعه، مرتضي همتيپور، استاد راهنما: دکتر مجيد معارف، ۱۳۸۱، پاياننامه کارشناسي ارشد، دانشگاه آزاد تهران مرکز.
ـ نشأة التفسير بالمأثور، دراسة مقارنة، هدي جاسم محمد ابو طبرة، قم: المؤتمر العالمي السابع للوحدة الإسلامية، ۱۴۱۵ق.
ـ المنهج الأثري في تفسير القرآن الکريم، هدي جاسم محمد ابو طبرة، قم: مکتب الإعلام الإسلامي، ۱۴۱۴ق.
2.اين تفسير تاکنون به چاپ نرسيده است لکن نسخههاي خطي از آن با اين مشخصهها موجود است:
۱. نسخه کتابخانه آية الله مرعشي نجفي به شماره ۱۲۳۶۶ ، زمان کتابت ۱۳۰۲ق.
۲. نسخه علامه روضاتي، کتابت شده در تاريخ ۱۱۰۴ق.
۳. اين کتاب در سال تحصيلي ۱۳۸۶ ـ ۱۳۸۷ در دانشکده اصول دين به عنوان پاياننامه کارشناسي ارشد تصحيح شده است.
3.ميتوان گفت دو کتاب سعد و تفسير نعماني را نبايد تفسير ناميد، چرا که اين دو کتاب حاوي روايتهايي در علوم قرآنياند.