1. «مخارف» جمع «مَخرَف» به معناي ميوه درخت نخل که با توجه به قرار داشتن ميوه درخت نخل در بالاترين نقطه آن، گويا پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم عيادتکننده بيمار را به ورود به بهشت (در درجهاي رفيع از آن) بشارت داده و دخول در آن را براي او تضمين کرده است ۱
2. «مخارف» جمع «مَخرَفَة» به معناي راه؛ چنانکه در حديث نبوي آمدهاست: «ترکتکم علي مثل مخرفة النعم»؛ شما را در راه نعمتها ترک ميکنم.بر اين اساس، حضرت، عيادت کننده بيمار را به منزله کسي دانسته است که در راه وصول به بهشت گام بر ميدارد ۲
نمونه سوم:
روايت شماره 245؛ که در ضمن آن پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم در باره به مردي ضعيف الإيمان گفتهاند:«أري عليه سُفة من الشيطان»۳؛ بر او اثري سياه از شيطان ميبينم.
واژه «سفعة» در اين روايت، موضع مجاز است و سه معنا براي آن در عرف عربي وجود دارد:
1. به معناي سياهي، يا سياهي مايل به سرخي که در اين صورت، مراد پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم ظهور اثري دالّ بر فساد ديني و اعتقادي در چهره آن مرد است که آن را به شيطان نسبت داده است؛ زيرا شيطان عامل گمراهي و راهبري به طرق ضلالت است. در عرف عرب به کسي که اعتقاد و اخلاق ناشايست داشته باشد ميگويند: «وجه فلان مسوّد؛ صورت فلاني سياه است» که کنايه از کفر و فساد باطني اوست.
2. به معناي ضربه که از «سَفَعتُ رأس فلان» اخذ شدهاست. اين عبارت زماني به کار ميرود که ضربهاي به فرد وارد شده و اثر آن باقي مانده باشد. در اين صورت، مراد پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم آن است که: در او اثري آشکار از شيطان ميبينم.
3. به معناي گرفتن و تصاحب؛ چنانکه خداوند ميفرمايد: لَنَسْفَعاً بِالنَّاصِيَةِ۴ ؛ يعني قطعاً او را از موي پيشاني ميگيريم. در اين صورت، معناي روايت اين است که اثر أخذ و اسارت شيطان را در او ميبينم.
سيد رضي رحمه الله پس از بيان اين سه وجه معنايي، آنها را نزديک به هم و اراده هر کدام را جايز ميداند ۵۶
استشهاد به مؤيدهاي قرآني
استشهاد به آيات قرآني ـ که مجاز در آنها به کاررفته و مؤيد معناي مجازي خاصّي به شمار ميروند ـ يکي از راههاي فهم و تأييد معاني مجازي است. سيد رضي رحمه الله در المجازات النبوية از شواهد و مؤيدهاي قرآني در تبيين معناي مجازي حدود بيست روايت بهره گرفته است:
1.ر.ک : همانجا.
2.همان، ص۲۹۰.
3.سوره علق، آيه ۱۵.
4.ر.ک : المجازات النبوية، ص۲۹۰ ـ ۲۹۱.
5.براي ساير نمونهها ر.ک : روايات شماره ۷، ۹، ۱۹، ۲۰، ۳۴، ۳۷، ۴۴، ۵۱، ۶۳ ، ۶۶ ، ۷۸، ۸۴، ۹۱، ۱۰۸، ۱۱۴، ۱۴۸، ۱۶۱، ۱۷۶، ۱۸۳، ۱۹۲، ۲۱۷، ۲۲۸، ۲۳۳، ۲۶۳، ۲۶۶، ۲۸۱، ۲۹۵، ۳۱۰، ۳۱۲، ۳۱۶، ۳۲۰، ۳۳۴، ۳۴۳، ۳۵۱، ۳۵۶، ۳۶۱ و ۳۶۳.