و مثله في الحكمة 179 «الطمع رق مؤبد» و سبق الشرح مفصلاً، و أيضا تكلمنا عن الطمع منذ قليل في الحكمة 218. ۱
و يا به اين نمونهها بنگريد:
و تقدم الكلام عن ذلک مرات، آخرها في الخطبة 91. ۲
تقدم معنا حتي الآن إحدي عشرة رسالة من الإمام الي معاوية، و هذه الثانية عشرة، و تأتي ثلاث، فالمجموع 15...و لا جديد في الرسالة التي نحن بصددها، و لذا نحيل علي ما سبق، و نوجز ما أمكن. ۳
تقدم مثله مراراً، آخرها في الحكمة1. ۴
2. مشخص نکردن مصدر و منبع و يا گوينده برخي اقوال
مؤلف در موارد بي شماري، بدون اين که منبع عبارتي را که نقل ميکند، بيان نمايد، به نقل اقوال اصناف گوناگون دانشمندان ميپردازد. و يا حتي اگر نامي از صاحب تأليفي ميآورد، نميگويد از کدام يک از کتابهاي مؤلف نقل ميکند. البته اين موارد را ميتوان به گونهاي توجيه کرد، ولي اگر سعي ميشد در شرح به آن توجه شود؛ نمود بهتري پيدا ميکرد؛ نمونه:
و قال بعض الشارحين. ۵
كما قال الشارحون. ۶
و قال بعض الحكماء. ۷
قال بعض العارفين. ۸
كما قال البلاذري. ۹
البته در برخي موارد نام مؤلف و کتابش و يا حتي شماره صفحه و چاپ و سال آن را نيز ذکر ميکند. همچون:
رواه ابن حجر في صواعقه المحرقة، ص75 طبعة مصر سنة 1312ق، و الحاكم في المستدرک، ج3، ص124. ۱۰