فهم صحيح و کامل حديث تأثير ميگذارد ـ تقطيع نادرست و عدم ذكر تمام روايت است؛. بدين معنا که حديثْْ قطعه قطعه شده و تنها بخشي از آن، جداي از قسمتهاي ديگر، در باب متناسب آورده شود. ۱ اين کار به دليل جداسازي قرينهها، مانعي براي فهم درست حديث است.
تاريخ حديث، تاريخي پر فراز و نشيب، همراه با کوششها و مجاهدتهاي محدثان است. در عصر معصومان عليهم السلام اصحاب و شاگردان آنان به جمع و ضبط احاديث پرداختند. اولين کتب و رسالههاي معتبر حديثي با نام اصول شکل گرفت که راوي در آنها آنچه خود از معصوم عليه السلام به طور مستقيم به دست آورده بود، ثبت ميکرد. به طور طبيعي احاديث در اين گونه دستنوشتهها نامنظم و غير مبوّب بود. از اين رو، صاحبان جوامع اوليه با هدفِ تبويب و تنظيم احاديث، هر حديثي را که شامل چند قسمت بود، تقطيع نموده و هر قسمت را در باب متناسب آن آوردند. آشکار است اگر اين کار، با رعايت شرايطش صورت پذيرد، امري مفيد و ضروري است، و اما بدون آن شرايط، تقطيع نادرستي را به وجود ميآورد که موجب حذف قراين از صدر و ذيل حديثي ميشود که وجود آن قراين، براي فهم صحيح يا ارزيابي درست حديث بسيار سودمند و کارآمد خواهد بود.
برخي از جوامع حديثي شيعه, مانند وسائل الشيعة و نيز برخي از كتب اهل سنّت از قبيل الموطأ مالک و صحيح البخاري و سنن ابي داود و سنن النسائي، به تقطيع احاديث پرداختهاند كه منجر به اختلاف در فهم حديث و يا اجمال و تعارض در ميان روايات گرديده است. ۲ از اين رو، وحيد بهبهاني مينويسد:
و أيضا أحاديثُنا لم تكن في الأصولِ هكذا، بل تَقَطَّعَت تقطُّعاً كثيراً، و هذا يوجِبُ التغييرَ. و قد وَجَدنَا مِنَ الشيخِ، أنَّه قَطَّعَ بعضَ الأحاديثِ مِنَ الكافي، فَتَغَيرَ الحكمُ مِن جهتِه. ۳
بر خلاف وسائل الشيعة، کتاب الوافي از فيض کاشاني رحمه الله، و جامع احاديث الشيعة تا حدودي از تقطيع مصون ماندهاند. علامه شعراني رحمه الله در مقدمه کتاب الوافي از جمله مزاياي اين کتاب را عدم تقطيع احاديث آن دانسته است. ۴
بدين ترتيب، بررسي پديده تقطيع براي آشنايي با کيفيت تعامل با احاديث تقطيع شده و در نهايت، فهم درست آنها ضرورت مييابد. مقاله حاضر، پس از بررسي اصطلاح تقطيع و اصطلاحات معادل آن، انواع تقطيع و علل آن را بررسي خواهد کرد و در پي آن، به بررسي و پژوهش در باره حکم تقطيع و شرايط جواز آن خواهد پرداخت و در پايان، پيامدهاي نامطلوب آن را با ذکر نمونههايي ارائه ميکند.
تقطيع احاديث
1.هو تفريق الحديث علي الأبواب اللائقة به للاحتجاج المناسب، مع مراعاة ما سبق من تمامية معني المقطوع. (الرعاية في علم الدراية، ص۳۱۹؛ مقباس الهداية)، ج۳، ص۲۵۷.
2.النجعة في شرح اللمعة، ج ۱، ص۳۹۹؛ القواعد الفقهية، ج ۱، ص۴۴: «ديدن صاحب الوسائل في تقطيع الروايات معلوم لكل من له أنس بكتابه».
3.الفوائد الحائرية، ص۱۱۹. احاديث ما در اصول بدين کيفيت نبود؛ بلکه اکنون بسيار قطعه قطعه شده که اين امر موجب تغيير در آنها گرديده است. از اين رو، دريافتهايم که شيخ طوسي رحمه الله برخي از احاديث را تقطيع نموده که بدين سبب حکم آن نيز تغيير يافته است.
4.الوافي، ج۱، ص۲.