بعضى از علوم مكنونه مخزونه در خزائن كه مفاتيح آنها را نمى داند غير از خداوند عزّ وجلّ ، منقّح مى سازد قلوب منوّره ايشان را كه نفس خزائن علوم مكنونه است ، پس مطّلع مى سازد ايشان را به هر قدر بخواهد و از اينجا است كه فرمود : يُبسَطُ لنا العلمُ فنعلم ، و يُقْبَضُ عنّا فلا نَعلمُ۱.
و قبض و بسط علم در ايشان نمى شود مگر از آنچه مخزون مكنون است در قلوب ايشان ؛ چنان فرمودند : ليس العلمُ في السماء فينزل عليكم ، و لا في الأرض فيصعد إليكم ، بل مخزون مكنون في قلوبكم ، تخلّقوا بأخلاق اللّه يظهر لكم۲ .
و چون خود اين بزرگواران به مفاد اين حديث ـ كما ينبغي ـ عاملند و عَلَى الدوام به جدّ و جهد تمام ، سعى و كوشش ما لا كلام ، در تخلّق به اخلاق اللّه مى نمايند ، پيوسته اخلاق اللّه به نحو كمال و اكمل در ايشان ظهور به هم مى رساند ، پس لازالَ ظهور علوم مكنونه مخزونه در ايشان ، از براى ايشان ، در تزايد و تضاعف است و چون صفات واحد خدايى عامّه نهايتى براى هيچ يك از آنها نيست ، مانند رحمت و قبض و جود و عطا و امثال اينها از ساير صفات حسّى ، استزاده و استفاده ايشان را نيز غايت و نهايتى نيست ، پس احاطه به علمى از علوم مكنونه در خود به هم نمى رسانند مگر به قدرى كه خدا بخواهد ؛ زيرا كه احاطه به اخلاق اللّه به هم نمى رسانند مگر به قدرى كه متخلّق به آنها گرديده اند و آن صفات خداوندى خُلق ايشان گرديده است ، پس آن صفات ، پيوسته نور آنها منبسط در جميع مراتب وجود مى گردد و مثل رحمت و فيض ، كه خداوند مى فرمايد : «وَ مَآ أَرْسَلْنَاكَ إِلَا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ»۳ و بعضى از اعلام دين مى فرمايد :
و راحتى الدهر من قَصقاص جودهممملوئتان فما للفيض تعطيل
پس پيوسته علم ايشان به فيوضات غير متناهيه زياده مى شود و از آن علم لا يزال
1.الكافي ، ج ۱ ، ص ۲۵۶ ، ح ۱ .
2.قرة العيون، ص ۴۳۹، (با اختلاف زياد).
3.انبياء (۲۱) : ۱۰۷ .