شرح حديث «إنّ للّه‏ عِلمين...» - صفحه 317

درآمد

براساس ظاهر روايتى از الكافي، ۱ براى خداوند دو علم متصور مى شود: يكى علم مكنون و مخزون است كه كسى را به آن راه نيست و ديگرى علمى كه خداوند، ملائكه، انبيا و ائمه اطهار عليهم السلام را از آن بى نصيب نگذاشته است.
آيا اين دو علم، هر دو عين ذات هستند يا غير ذات و يا تفصيلى وجود دارد؟ و آيا اين علوم حادث هستند و يا قديم، مباحثى است كه در اين رساله مورد دقت واقع شده است.
مؤلف در مقام توضيح روايت، ضمن استشهاد به آيات و روايات، از مباحث كلامى نيز بهره گرفته است.
از قاضى بيضاوى در تفسيرش و همچنين از الصافى فيض كاشانى مطالبى نقل مى كند.
وى در پايان مى نويسد: «قد فرغ من تسويد هذه الاوراق الفلان فى يوم الفلان ، اجابة لمسألة بعض الاخوان».
اين بيان مى رساند، مؤلف به عمد خود را ناشناس گذاشته است. چنانچه گفتيم ، از الصافى نقل كرده است، لذا مى توان گفت متأخر از فيض كاشانى (د 1091 ق) و يا متأخر از سال تأليف الصافى (1075 ق) است، اگر معاصر نباشد.

1.الكافي، ج ۱، ص ۱۴۷، ح ۸ .

صفحه از 334