شرح حديث أمر إبليس أن يسجد لآدم. - صفحه 363

الشيء» : يعنى تعيين خصوصيّات آن در الواح ، يا سبب سازى بعضى اسباب كه مؤدّى مى شود به تعيين معلول و تحديد او خصوصيّات او .
و «إذا قضاه أمضاه» ؛ يعنى : هرگاه واجب ساخت آن را به كامل ساختن شرايط وجود آن و جميع آنچه موقوف است بر آن وجود معلول ايجاد مى كند معلول را و ديگر از براى آن ، تغيير و تبديلى نيست ؛ به جهت استحاله تخلّف معلول از علّت تامّه .
و باز كلينى روايت كرده از فتح بن يزيد جُرجانى ، عن أبي الحسن عليه السلام ، قال :
إنّ للّه تعالى إرادتين و مشيّتين : إرادةَ حتم ، و ارادةَ عزم ، ينهى و هو يشاء ، و يأمر و هو لا يشاء ، أوما رأيتَ أنّه نهى آدم و زوجتَه أن يأكلا من الشجرة و شاء ذلك؟! ولو لم يشأ أن يأكلا لَما غلبتْ مشيّتُهما مشيّة اللّه ، و أمر إبراهيم أن يذبح إسحاق و لم يشأ أن يذبحه ، ولو شاء لَما غلبت مشيّة إبراهيم مشيّة اللّه ۱ .
و از اين حديث شريف ظاهر مى شود كه مشيّت الهى در افعال عباد بر دو قسم است :
يكى مشيّت عزم كه در طاعات و معاصى است ، كه عبارت است از توفيق و خذلان و آن سلب قدرت عبد را نمى كند و مجبور نمى شود و گاه است كه در افعال عباد ، مشيّت حتمى مى شود ، چنانكه كارد را از حلق اسحاق گردانيد كه ابراهيم نتوانست كه ذبح كند .
و امّا مشيّت خداى تعالى در افعال خود ، مثل ايجاد مخلوقات ، پس آن حتمى است و نسبت ذبح به اسحاق ، شايد محمول بر تقيّه باشد و از توحيد ابن بابويه نقل شده است به اين عبارت : «و أمر إبراهيم بذبح ابنه ، و شاء أن لا يذبحه»۲ .
و باز كلينى روايتى نقل كرده كه در آن مذكور است كه امام عليه السلام فرمود كه :
در شب قدر نازل مى شود ملائكه و كتاب ها به آسمان پائين ، پس

1.الكافي ، ج ۱ ، ص ۱۵۱ ، ح ۴ ؛ التوحيد ، ص ۶۴ ، ذيل ح ۱۸ .

2.التوحيد ، ص ۶۴ ، ذيل ح ۱۸ .

صفحه از 396