كوه و كُتَلِ راه علم و عمل (امريه) - صفحه 457

ديگر حديثُ الإحسان : أن تعبد اللّه كأنّك تراه ، فان لم تكن تراه فإنّه يرايك . ۱
كه گويند : «إن لم تكن» شرط است و «تراه» جزا و معنى آنكه : اگر تو نيست شوى و از خود بروى خدا را مى بينى ، و اين غلط است ، بلكه شرط مجموع «إن لم تكن تراه» باشد و جزا «فإنّه يرايك» بر قياسِ حديث : «خف اللّه كأنّك تراه ، وإن كنت لاتراه فإنّه يرايك»۲ و نتواند بود كه «تراه» جزا باشد به دو جهت :
يكى : آنكه بر اين تقدير جمله «فإنّه يرايك» از ضبط و نسق مى افتد.
دوم : آنكه به اتّفاق علماى نحو شرط و جزا در صورتى كه هر دو فعل مضارع باشند مجزومند جزما و رسم الخطّ «تراه» مساعدت نمى كند ، كما تراه.
و ديگر حديث : «خلق اللّه آدمَ على صورته».۳
رومى گويد :

خلق ما بر صورت خود كرد حقوصف ما از وصف او يابد سبق
و جامى گويد :

آدمى چيست بر رخ جامعصورت خلق و حق در او واقع
نسخه مجملى است مضمونشذات حقّ و صفات بيچونش
و در كلام اهل بيت عليهم السلام صورت همين صورت محدثه ظاهر است و اضافه براى تشريف است ، مثل بيتى و «روحى» اگر مضاف إليه خدا باشد و از براى محض تعريف است اگر مضاف إليه آن كس باشد كه پيشتر در حديث گذشته است ؛ چه اوّل اين حديث را انداخته اند ، چنانكه در كتاب اسرار اشرار بيان شد.
در اينجا يك معنى ديگر به خاطر رسيده كه گويا معنى اصلى اين حديث همين بوده و معصوم به جهت صعوبت فهم آن بر اكثر مردمان بيان نفرموده و آن اين است كه مراد از آدم بنى آدم است و ضمير «على صورته» راجع است به آدم ؛ يعنى آدمى

1.شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد ، ج ۱۱ ، ص ۲۰۳.

2.الكافي ، ج ۲ ، ص ۶۷ ، باب الخوف والرجاء ، ح ۲.

3.الكافي ، ج ۱ ، ص ۱۳۴ ، باب الروح ، ح ۴.

صفحه از 536