كوه و كُتَلِ راه علم و عمل (امريه) - صفحه 461

اين بود آنچه مقصود بود ذكر آن از كلام الوافي جناب آخوند ؛ و همانا آن جناب از اين باب سخنان بسيار دارد كه ذكر آنها موجب طول كلام است.
اى عزيز! ببين كه چگونه از ظاهر قرآن و احاديث به در مى روند و بر سبيل استعاره و مجاز به آنها از مدّعاى خود آغاز مى كنند و مانند معمّيات شرح و بيان مى نمايند.
آرى قرآن و احاديث ظاهرى دارند و باطنى و صاحب دين چنانكه گذشت آن است كه هر دو را به سمع يقين بشنود و به هر دو اذعان نمايد ، امّا از اهل بيت عليهم السلام لوجوب انتهاء المعنى المراد في سلسلة الاستناد إلى صاحب الكلام.
و اينكه جناب آخوند اين تأويلات را نيز از اهل بيت عليهم السلام مى داند و مى گويد :
وذلك أيضا من مخزون علمهم الذي استفدناه من عباراتهم ، ومكنون سرّهم الذي استنبطناه من إشاراتهم بإخلاص الولاء والحبّ وبمصاص ، ۱ الخ.
واللّب اگر او اين تأويلات را از اشاره اهل بيت عليهم السلام فهميده ، ما نيز خلاف آن را از صريح كلام اهل بيت عليهم السلام و دليل قاطع فهميديم و آن را به ميزان العقايد سنجيديم ، [ولى ]ناقص و ناتمام ديديم و ميزان العقايد همان است كه در صدر رساله گذشت ، كه بايد مسايل دين بر آن عرض شود. پس هر مطلبى كه به او تمام نباشد دست تصرّف از او بايد برداشت.
زياده از اين اصرار و انكار ، محوّل است به مجلّد اسرار اشرار كه معمول است براى اين كار.
جميع شيعيان را خداى عزّوجلّ در اين كوه و كتل ، از خلل و زلل نجات بخشد و از به وادى جهل و حيل به وادى علم و عمل كشد.

فصل سيّم

ابو اسحاق اسفرايني قايل شده است به تشريك و مى گويد كه : وقوع فعل بنده به مشاركت خدا و بنده هر دوست ۲ و تشريك قولى است بى شريك و به غايت ركيك و

1.الصافي ، ج ۱ ، ص ۷۷.

2.شرح أُصول الكافي ، مازندراني ، ج ۵ ، ص ۱۷ ؛ شرح الأسماء الحسنى، سبزواري ، ص ۱۱۰.

صفحه از 536