كوه و كُتَلِ راه علم و عمل (امريه) - صفحه 469

خود نموده بودند ، پس بايد كه از عهده عهد خود بيرون آيند و خداى خود را كه اقرار به ربوبيّتش كرده اند بشناسند و بعد از شناختن ، به آنچه لازمه بندگى و انقياد و فرمان بردارى است از ارتكات طاعات و اجتنات از معصيت و پيروى رُسُل و جانشينان ايشان ، قيام نمايد و از قضا و قدر والعلم عنداللّه سؤال نخواهند نمود ؛ به جهت آنكه چنانكه محقّقان بيان نموده اند ، قضا حكم اجمالى است به احوال موجودات و قدر تابع علم ازلى است و اين علم ، تابع علم به اعيان ثابته است ، چنانكه علم آخرى تابع اعيان ثابته است و مراد از سرنوشت مشهور ظاهر اين باشد ، چنانكه در قرآن مجيد مى فرمايد : «قُل لَّن يُصِيبَنَآ إِلَا مَا كَتَبَ اللّه لَنَا» ؛ ۱ يعنى به ما نمى رسد مگر آنچه براى ما نوشته شده است و هر چيزى بنابر استعدادى كه دارد موافق آن از جانب اللّه به آن فيض مى رسد.
يكى كه مستعدّ ايمان است مى يابد و ديگرى كه مهيّاى كفر است كافر مى شود و گناه كسى ديگر نيست ، چنانكه فرموده : «فَلَا تَلُومُونِى وَلُومُوا أَنفُسَكُم» ؛ ۲
يعنى خود را ملامت و سرزنش كنيد ، نه مرا ؛ چه از يك زمين و آب يك چشمه ، خربزه شيرين و حنظل تلخ برمى آيد و از يك چوب ، خار و گل ظاهر مى شود و درخت ميوه دار و شاخ بى بر قد مى كشد ، ۳ انتهى كلامه.
لمؤلّفه :

عالم چو نهال هاى گوناگون بود در كتم عدمباريد بر آن نهال ها ابر وجود از بحر كرم
هر يك ز نهال ها بهر ميوه كه بود در علم قدماكنون به همان ميوه خود شد موجود نه بيش و نه كم
مجملاً محقّقان اهل عقل و نظر و اهل كشف و شهود ، جملگى برآنند كه اعيان جميع اشياى موجوده في الخارج، پيش از وجود خارجى در علم حقّ بوده اند و مجعول به جعل جاعل نبوده اند. آن اعيان موجود به وجود علمى غير موجود به

1.توبه (۹) : ۵۱.

2.ابراهيم (۱۴) : ۲۲.

3.حديقة الشيعة ، ج ۲ ، ص ۸۱۲ ـ ۸۱۳ .

صفحه از 536