كوه و كُتَلِ راه علم و عمل (امريه) - صفحه 470

وجود عينى را اعيان ثابته خوانند و گويند : اعيان ثابته را اقتضاى ذاتى بوده كه معبّر به استعداد و قابليّت است و ايجاد هر عينى در خارج يا تجلّى وجود حقّ به صورت آن عين على اختلاف الرأيين نيست ، مگر موافق استعداد بى كم و زياد ،إن خيرا فخيرا ، و إن شرّا فشرّا ، پس چنانكه حقّ تعالى فرموده : «فَللّه الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ» ، ۱ حقّ را بر خلق حجّتى قوى است كه هر چه به شما داده ايم به تقاضاى ذات شما بوده است و هر يك از شما آنچه به زبان استعداد طلبيد ، يافت.
درياب اين را ، كه تا كسى اين را درنيابد لذّت ايمان را در نمى يابد ، چنانكه فرموده اند : لا يجد العبد طعم الإيمان حتّى يعلم أنّ ما أصابه لم يكن ليخطئه ، وما أخطاه لم يكن ليصيبه. ۲
اگر به لطف الهى اين دقيقه حديقه را فهميدى ، معنى اين حديث و احاديث مشكله ديگر را از قبيل حديث : السعيد سعيد في بطن اُمّه ، والشقيّ شقيٌ في بطن اُمّه ۳ توانى فهميد. امّا كجاست كه بفهمى اين دقيقه را و كو كه بو كنى اين گل حديقه را ، پس در خور فهم تو ، حلّ ديگر در اين محلّ به خاطر مى رسد و آن چنان است كه گوييم : تقدير خدا در گناه همين به عدم منع است و بس و از اينكه اكثر شرايط و اسباب گناه به قضا و قدر است ، چون اسباب و شرايط بينٌ بين و ذو جهتين خلق شده اند ، چنانكه در بيان معنى «أمر بين أمرين» بيايد ، لهذا به تقدير دفع تقصير نمى شود.
و امّا نقض
اوّلاً : وجوب انتهاى سلسله حوادث به واجب تعالى ، چنانكه بيايد.
و ثانيا : با قطع نظر از عمومات عقليّه و نقليّه ، در نصوص بخصوص منصوص است كه : گناه حضرت آدم چندين سال پيش از خلق او نوشته شده بود و اين نيز خواهد آمد.

1.انعام (۶) : ۱۴۹.

2.الكافي ، ج ۲ ، ص ۵۸ ، باب فضل اليقين ، ح ۷.

3.التوحيد ، ص ۳۵۶ ، باب السعادة و الشقاوة ، ح ۳.

صفحه از 536