كوه و كُتَلِ راه علم و عمل (امريه) - صفحه 504

گذشت ؛ چه دانستى كه اين دو امر هر يك بكلّى منتفى است و چيزى از هيچ كدام در ميان نيست ، بلكه نظر به اينكه علّت معدّه از خدا در ميان است و فاعليّت بنده به روش مذكور به اعداد آن است ، امرى است بينٌ بين و ذوجهتين ؛ يعنى امرى داير ميانه فعل و ترك.
پس «أمر بين أمرين» همين اعداد و اسعاد باشد كه نه بنده گذاشته شده باشد به قدرت و اراده خود در كار و نه به كار داشته شده باشد به اجبار.
تقرير چهارم
چنان است كه گوييم از اينكه قدر در جميع اشيا موافق استعداد اشيا و مستتبع قضا است ـ چنانكه در فصل پنجم بيان شد ـ پس قدر در افعال عباد كه در كلام اهل بيت عليهم السلام تفسير شده است به «أمر بين أمرين» امرى باشد واقع ميانه دو امر : يكى استعداد عباد معبّر به تقاضا و اقتضا. و يكى قضا و خالى از جبر و تفويض ؛ زيرا كه آن نيست مگر به حسب طلب خود عباد به لسان استعداد و موافق قابليّت و اقتضاى هر فرد از افراد بى كم و زياد.
لمؤلّفه :

عبرت پى تحقيق قدر كوه و كتلكوبيده بسى به روز و شب تا شده شل
آخر يكى از قضا بگفتا امريستما بين قضا و اقتضاهاى ازل
و مراد از اقتضاهاى ازل سؤالهاى قوابل است به زبان حال در وجود علمى و نمود جمال ، چنانكه گفته اند :

چون قوابل جمال بنمودندمستعدان سؤال فرمودند
تا آخر آنچه بيايد.
تقرير پنجم
در فصل پنجم گذشت ، مجملش آنكه : در افعال عباد چنين نيست كه قدر نباشد چنانكه معتزله مى گويند و چنين هم نيست كه قدر لازم باشد چنانكه اشاعره

صفحه از 536