كوه و كُتَلِ راه علم و عمل (امريه) - صفحه 505

مى گويند ، بلكه قدر هست ، لكن قدر غير لازم و قضاى غير حتم.
تقرير ششّم
آنكه قدر در افعال عباد امرى است واقع ميانه استعداد عباد و اعداد ربّ العباد تابع أحد أمرين مستتبع آن ديگر ، پس جبر نباشد لمكان الاستعداد و تفويض هم نباشد لمكان الإعداد ، و آن امر نيز در فصل پنجم گذشت.
اين است آنچه بعد از سال ها و دفع اشكال ها و جمع رساله ها در تحقيق معنى «أمر بين أمرين» متفطّن و مطمئنّ شده ام ، دوّنته لمن يوجد هذا الزمان من أقوام متعمّقين ، كما في حديث عاصم بن عميد.
شعر :

گوهر خود را مده عبرت بدست ديگرانباش تا گوهر شناس ديگرى پيدا شود
مظنون آن است كه معنى واقعى «أمر بين أمرين» و مقصود اصلى از اين «أمر بين أمرين» كه در كلام اهل بيت عليهم السلام تفسير قدر واقع شده است ، جز اين نباشد.
امّا چون فهميدن اين بر اكثر مردم متعسّر بود و متعذّر مى نمود ، لاعلاج آن بزرگواران در «أمر بين أمرين» امر به ايمان اجمالى فرموده اند و گفته اند كه مجمل بدان كه امرى است ميانه دو امر و چنانكه عادت ايشان است در تعليم ناس از باب تشبيه و مجاز اين راز را در هر موضع به عبارتى بعيد گردانيده اند و به مثل آنچه در خاتمه بيايد إن شاء اللّه كه از بعضى احاديث ظاهر مى شود ، توطيه و تمهيد نموده اند.
پس اگر ريشه انديشه دقّت پيشه تو را در آب صافى است ، نه در منجلاب بى انصافى ، بشناس قدر اين سخن را در قدر و تحقيق معنى «أمر بين أمرين» كه قدر در احاديث به آن تفسير شده است چنانكه در خاتمه بيايد ؛ چه به اين دقّت سخن در اين فنّ تا اين زمن به نظر من نرسيده است ، امّا چون «أمر بين أمرين» در قدر است ، از محلّ نزاع به در است و تمسّك به آن در محلّ نزاع بى ثمر است.
نظر ادقّ مقتضى آن است كه حقّ تعالى را در فاعليّت و اصل صنعت به هيچ وجه

صفحه از 536