كوه و كُتَلِ راه علم و عمل (امريه) - صفحه 513

شِئْنَا لَأَتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا» 1 : «ما يهتدي إلى الايمان والعمل الصالح بالتوفيق له. القمّي قال : لو شئنا أن نجعلهم كلّهم معصومين لقدرنا» 2 انتهى ما في الصّافى.
وفيه ايضا :
ولو شاء اللّه لجمعهم على الهدى ، بأن تأتيهم آية يخضعوا لها ، ولكن لا يفعل لخروجه عن الحكمة ؛ في الإكمال عن النبي صلى الله عليه و آله : «يا عليّ ، إنّ اللّه قد قضى الفرقة والاختلاف على هذه الاُمّة ، فلو شاء اللّه لجمعهم على الهدى حتّى لا تختلف اثنان من هذه الاُمّة ، ولا ينازع في شيء من أمره ، ولا يحمد المفضول لدى الفاضل فضله. 3 انتهى.
و بدان نيز با همه بدى قايلند به اين توانايى خدا ، چنانكه گفته اند : «لَوْ شَآءَ اللّه مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شَىْ ءٍ» 4 و عموم آيات سابقه و خصوص آيه «وَلَوْ شَآءَ اللّه مَآ أَشْرَكُوا» . 5 شاهد صدق اين قول ايشان است و قول حقّ تعالى نيز بعد از حكايت اين قول : «كَذَ لِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ» 6 به لفظ «فعل» دون «قول» تنبيه است بر اينكه اصل اين سخن حقّ است ، لكن اين كار ايشان كه به اين سخن خود را در شرك معذور داشته اند و عدم مشيّت خدا را عذر گناه آورده اند ، گناهى است ديگر و از پيغمبران دفع اين عذر را طلبيدن اقتراح است چنانكه در آخر فرموده : «فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَا الْبَلَـغُ» . 7
مجملاً اينكه سلطان العلما در اين ابيات گفته : «خوب را بد نتوان كرد و بدان را نيكو» نسبت به خدا باطل است و همچنين نسبت به خود بندگان صادق است ؛ اگر بخواهد خوب شود هر آينه خوب مى شود و اگر خواهد بد شود بد مى شود و توانستن معنى به غير اين ندارد و نخواستن قدح در توانستن نمى كند چنانكه در صدر باب گفتيم : با اينكه بسيارى خواستند و شدند و از اين تغييرى در علم ازلى لازم نيايد اصلاً.
و امّا [از] پدر و پسر ديگر ، پس از [اين] پسر پدر اين سخن ، به نظر رسيد كه در بيان

1.سجده (۳۲) : ۱۳.

2.الصافي، ج ۴، ص ۱۵۵؛ تفسير القمّي، ج ۲، ص ۱۶۸.

3.الصافي، ج ۳، ص ۱۱ ۷؛ كمال الدين، ص ۲۶۴.

4.نحل (۱۶) : ۳۵.

5.انعام (۶) : ۱۰۷.

6.نحل (۱۶) : ۳۳.

صفحه از 536