كوه و كُتَلِ راه علم و عمل (امريه) - صفحه 524

و رئيس المحدّثين محمّد بن بابويه رحمه الله در كتاب توحيد روايت كرده كه : مهزم از حضرت صادق عليه السلام پرسيد كه : آيا جبر است؟ فرمود : «نه». پرسيد كه : تفويض است؟ فرمود : «نه». پرسيد كه : پس چه چيز است؟ فرمود : «اگر جواب گوييم كافر مى شوى». ۱
مؤلّف گويد : سرّش آن است كه جواب «أمر بين أمرين» است و به «أمر بين أمرين» مدخليّت خدا در افعال عباد مى رسد كه از جمله معاصى است و از مدخليّت خدا در معاصى جاهل و كوتاه فكر خود را معذور مى فهمد و به اين كافر مى شود ، چنانكه بسيار از مردمان در معصيت ، مدخليّت خدا را دست پيچ خود كرده اند و اين معنى را در نظم و نثر بسيار به كار برده اند.
و أيضا در رساله اعتقادات گفته كه : اعتقاد ما در قضا و قدر قول حضرت صادق عليه السلام است كه به زراره فرمود در وقتى كه زراره سؤال كرده بود از آن حضرت كه : «مى گويم من به درستى كه خداى تعالى هر گاه جمع كند بندگان را در روز قيامت ، سؤال مى كند ايشان را از آنچه عهد كرده به سوى ايشان و سؤال نمى كند ايشان را عمّا قضى عليهم» ؛ ۲ يعنى از مسأله قضا و قدر ، اگر كلمه «ما» موصول حرفى باشد و اگر موصول اسمى بود معنى چنان است كه از مقدّس اردبيلى رحمه الله نقل شد و معنى ديگر كه آقا جمال ، موافق مذهب معتزله احتمال داده است راه ندارد.
و أيضا ثقة الإسلام محمّد بن يعقوب كلينى در الكافي از حضرت امام محمّد باقر عليه السلام روايت كرده است كه فرمود : «لو علم الناس كيف خلق اللّه هذا الخلق لم يلم أحد أحدا».۳
و أيضا از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود : «أمر اللّه ولم يشأ، وشاء ولم يأمر ؛ أمر إبليس أن يسجد لآدم ، وشاء أن لا يسجد ، ولو شاء لسجد ؛ وشاء أن يأكل منها فأكل، ولو لم يشأ لم يأكل».۴

1.التوحيد ، ص ۳۹۳ ، ح ۱۱.

2.تصحيح الاعتقاد ، ص ۵۹.

3.الكافي ، ج ۲ ، ص ۴۴ ، باب آخر ، ح ۱.

4.الكافي ، ج ۱ ، ص ۱۵۰ ، باب المشيئة والإرادة ، ح ۳.

صفحه از 536