كوه و كُتَلِ راه علم و عمل (امريه) - صفحه 528

حقّ مى چه خورى بخوردنت دانا بودور مى نخورى نخوردنت مى دانست
چنانكه در آينه هر گاه زيد مقابل باشد ، صورت زيد در آن منقّش باشد و اگر غير زيد در مقابل باشد ، صورت غير زيد در آن منقّش بود نه صورت زيد.
آرى مقابل نبودن زيد با اينكه صورتش در آينه باشد ممتنع است و البتّه كه بايد زيد در اين صورت مقابل باشد و اين باعث شبهه خيّام شده است.
امّا سخن در اين نيست ، و احدى نمى گويد كه با وجود صورت زيد در آينه مى تواند بود كه زيد در مقابل نباشد ، بلكه سخن در اين است كه صورت اوّل توانست بود كه زيد در مقابل نباشد ، تا آنكه صورتش در آينه باشد ، گو آنكه چون صورتش در آينه هست نتواند بود كه او در مقابل نباشد.
و امّا حديث «لا يجد طعم الإيمان» 1 كه مستدّل متشبّث شده است به آن ، در فصل پنجم گفتيم كه : اين حديث اشاره است به سرنوشت مشهور ـ بالمعنى المذكور عن المحقّق الأردبيلي ـ و بنابر اين حاصل معنى اين حديث آنكه بنده مزه ايمان را وقتى مى يابد كه بداند كه آنچه به او مى رسد يا به او نمى رسد تمامى موافق سرنوشت و استعداد اوست و نتواند شد كه بر خلاف استعداد او به او چيزى رسد ، چنانكه مى فرمايد : «مَآ أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِى الْأَرْضِ وَ لَا فِى أَنفُسِكُمْ إِلَا فِى كِتَابٍ» . 2 پس چون بنده چنين داند كه چيزى بنا بر استعدادى كه دارد موافق آن از جانب اللّه به او فيض مى رسد و اين را نيز داند كه عنايت الهى متعلّق است به نفع او ، اگر چه در عين ضرر باشد و اينكه نيست نفع او مگر آنچه را خدا نفع او گفته باشد ، در اين حال طعم ايمان را مى فهمد ؛ يعنى در هر امرى از نيك يا بد ، از دلبستگى به غير خدا خلاصى يابد نه در مافات ناسپاس و نه در غير فايت حق ناشناس ، كه «لِّكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَآ ءَاتَاكُمْ» . 3

1.الكافي ، ج ۲ ، ص ۵۸ ، باب فضل اليقين ، ح ۷.

2.حديد (۵۷) : ۲۲.

3.حديد (۵۷) : ۲۳.

صفحه از 536