شرح حديث «ستّة أشياء ليس للعباد فيها صنع» - صفحه 558

و احتمال دارد كه مراد ، معرفت وجوب اوّل واجبات باشد ، چنانكه گفته اند كه : اوّل واجبات ، نظر در معرفت خدا و صفات اوست ، يعنى معرفت ۱ اوّل واجبات را خداى تعالى الهام مى كند و مكلّف را به آن مضطرّ مى سازد و اگر به فرض ، آدمى آن را به خودى خود حاصل تواند نمود ۲ ، خداى تعالى مكلّف را به خود وانمى گذارد ؛ چه اگر مكلّف را به خود واگذارد ، گاه باشد كه مكلّف آن را حاصل نسازد ، و هر گاه آن را حاصل نسازد نخواهد دانست كه معرفت خدا نظر بايد كرد و فكرى درين نمود كه ما خود به خود به هم رسيده ايم ، يا ما را خالقى و آفريننده [اى] هست و اگر ترك فكر در اين مطلب بكند ، بنابراين كه نمى داند كه آن فكر و نظر امر ضرورى است و آن را بايد كرد ، معذور خواهد بود و اعتراضى و توبيخى بر او متوجّه نخواهد شد و حجّت خدا بر مكلّفين باطل مى گردد و هر گاه در شناختن خدا معذور باشد ، در ساير واجبات نيز معذور خواهد بود ؛ چرا كه كسى كه واجب را نمى شناسد ، وجوب هيچ واجبى را نمى داند ، پس هيچ واجبى را ۳ دانسته ترك نخواهد كرد ، بلكه از نادانى ترك مى كند و كسى كه واجبى را ندانسته ترك كند ، بر وجهى كه نه وجوب او را مى دانسته باشد و نه وجوب چيزى را كه در آنجا معرفت وجوب واجب اوّل حاصل شود ، معذور است ، به خلاف آنكه وجوب اوّل واجبات را دانسته باشد ؛ زيرا كه اگر او ترك آن واجب كند ، به سبب ترك آن واجب ، معاقب و مستحقّ توبيخ مى تواند شد و بر ترك واجبات ديگر نيز كه بعد از عمل به آن واجب ممكن بود كه وجوب آن واجبات معلوم شود اگر معاقب شود ، بى جا نخوهد بود و اگر ترك نكند بعد از فعل آن واجب ، وجوب واجبات ديگر نيز به ترتيب معلوم خواهد شد و هيچ واجبى از روى جهل متروك نخواهد شد مگر نادرى و قليلى ، او نيز در اندك وقتى معلوم مى شود و جهل به او دير نمى پايد و در آن جهل نادر ، بر ترك واجب مؤاخذ و معاقب نخواهد شد ، چنانكه در

1.ب : + وجوب .

2.ب : كرد .

3.الف : - «نمى داند ، پس هيچ واجبى را» .

صفحه از 570