شرح حديث «ستّة أشياء ليس للعباد فيها صنع» - صفحه 565

يعنى : آن زنديق گفت كه : چه دليل دلالت كرده بر وجود خدا؟ حضرت عليه السلام فرمود كه : «پيدا شدن كارهاى خدا بر خلق ، ايشان را دلالت كرده بر اينكه آن كارها و اثرها را صانع و مؤثّر ۱ در آن كرده ، نه بينى ۲ كه هرگاه به سوى قصرى و بنايى نظر افكنى كه بلند شده است ، مى دانى كه آن بنا را بانى هست و خود به خود حاصل نشده است ، هر چند كه در وقت عمل آن بانى حاضر نبوده و مشاهده عمل او نكرده باشى؟!» .
و نيز حضرت صادق عليه السلام در جواب ابن أبى العوجا ـ كه زنديقى ملعون بود ـ استدلال به ۳ ثبوت خالق به احوال مختلفه مخلوقات كرده ، مانند بزرگى بعد از كوچكى و ضعف بعد از قوّت و عكس آن و صحّت بعد از سقم و عكس آن ۴ . ۵
و هر گاه اين معرفت ضرورى بوده باشد و خداى تعالى آن را بى اختيار در عباد و مكلّفين خلق مى كرده باشد و اگر كسى آن را انكار كند ، از روى عناد و مكابره مى كرده باشد ، احوال مخلوقات افاده علم ۶ نخواهد كرد و آنها را دلالتى در معرفت ، دست به هم نخواهد داد و در هر كس خدا آن علم را آفريده باشد ، عارف به خدا خواهد بود ، هر چند نظر در آن دلايل نكرده باشد و در هر كس كه آن علم را نيافريده باشد ۷ ، عارف نخواهد بود ، هر چند در اين دلايل نظر كند .
و نيز اگر گوييم كه : عباد اضطراراً نظر در آن دلايل مى كنند و معرفت به هم مى رسانند و هيچ اختيارى در آن نظر و حصول علم ايشان را نيست ، بسيار سخن دورى مى شود ؛ چرا كه آدمى در خود ، آن اضطرار را نمى يابد ، بلكه معلوم است كه آن نظر اختيارى آدمى هست و اگر خواهد ترك نظر در خلق و غرايب آن ، مى تواند كرد و اعراض از آن تأمّل مى تواند نمود و بسيارى از عوام هرگز مطالعه مصنوعات و بدايع حكمتى كه در آن هست ننموده اند و مانند كوران بر آن بدايع و صنايع گذشته اند و مع

1.ب : + اثر .

2.ب : مى بينى .

3.ب : بر .

4.ب : + و سرور بعد از غم و عكس آن .

5.ن.ك : الكافي ، ج ۱ ، ص ۷۶ ، ح ۲ ؛ التوحيد ، ص ۱۲۵ ، ح ۴ ؛ الإرشاد ، ج ۲ ، ص ۱۹۹ .

6.ب : + به خدا .

7.ب : - باشد .

صفحه از 570