كشف الكنوز في الاستكشاف عن الرموز - صفحه 27

پس او وجود و حيثيّت ايجاد همه و رحمة للعالمين است و از اينجا است كه گفته اند :

مؤثّر در وجود الّا يكى نيستدرين حرف شگرف اصلاً شكى نيست
ولى جز زيركان اين را نداننددريغا زير گردون زيركى نيست
جمال اوست تابان ورنه هرگزربودن دل حد هر كودكى نيست
و إن لا مؤثّر في الوجود إلّا اللّه ، و قال عزّ من قائل : «قُلْ كُلٌّ مِّنْ عِندِ اللّه »۱ بعد از آن كه نسبت داده سيّئات را به ذات عبد و حسنات را به ذات حقّ ، ولى از ترتّب قابليّات في نفسها و تقدّم بعضى بر بعضى في ذاتها ، اختلاف در قبول اين فيض و وسايط در ظهور اين عكس پيدا شد ؛ و الّا فما في خلق الرحمن من تفاوت . ۲
پس تفاوت موجودات عقلاً و نفساً و طبعاً و مادّة و جسماً ، ملكاً و ملكوتاً ، سرمداً و دهراً و زماناً ، از اختلاف مُظهر و ظاهر في نفسه نى ، بل به سبب اختلاف مراتب مظاهر و ترتّب مجالى است ، پس از راه نظر به فاعل واحد و فعل واحد ، كما قال : «وَ مَآ أَمْرُنَآ إِلَا وَ حِدَةٌ كَلَمْحِ بِالْبَصَرِ»۳ أو هو أقرب ، جاى اعتقاد به نفى سببيّت در وجود است از اشياء «از سبب سوزيش سوفسطائيم» ؛ و از ترتّب اشيا في أنفسها كه موجب امتناع ظهور و وجود مؤخّر است مادامى كه مقدّم موجود و ظاهر نگرديده ، لازم آيد صحّت استناد اشيا ، بعضى را به بعضى فاعلاً و سبباً معدّاً و شرطاً و جزاءً ، «از سبب سازيش من شيداييم» ، فلا جبر و لا تفويض ، بل أمر بين الأمرين ، كما قال الجعفر الصادق عليه السلام ۴ .
پس وجود و ما بِهِ الإيجاد كلّيّه اشياء بحذاء احديّت حقّ تعالى است و معانى و ذواتشان به ازاى واحديّتش ؛ و از اينجا ظاهر شد كه وجود منبسط حقيقت محمّدى و رحمة للعالمين است ، حاكى ذات و تبع و صفت اوست در خارج ، نه چون نعتيّت

1.نساء (۴) : ۷۸ .

2.اشاره به آيه سوّم از سوره ملك (۶۷) دارد كه فرمود : «ما تَرى فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُتٍ» .

3.قمر (۵۴) : ۵۰ .

4.التوحيد ، ص ۲۰۶ ؛ عيون أخبار الرضا عليه السلام ، ج ۱ ، ص ۱۲۴ ، ح ۱۷ ؛ الاحتجاج ، ج ۲ ، ص ۴۱۴ ؛ روضة الواعظين ، ج ۱ ، ص ۳۸ .

صفحه از 44