حديث صحيفه و قلم - صفحه 24

مسلم هم اين حديث را با سه سند از سعيد بن جبير از ابن عباس نقل مي‌كند كه در يكي از اين نقل‌ها به جاي «اهجر»، «يهجر» آمده است (صحيح مسلم: ج5 ص75).
3. از ابن عباس از طريق عكرمه:
پيامبر در بستر بيماري، که در آن از دنيا رفتند، فرمود: «دوات و کاغذي بياوريد تا برايتان مطلبي را بنويسم که با آن هرگز گمراه نمي‌شويد». عمر بن خطاب گفت: «چه کسي براي فلان و فلان شهرهاي روم است. رسول خدا صلي الله عليه و آله نمي‌ميرد تا ما روم را فتح کنيم و اگر بميرد، منتظر او مي‌مانيم. همچنان که بني اسرائيل منتظر بازگشت موسي بودند». زينت همسر پيامبر صلي الله عليه و آله گفت: «آيا نمي‌شنويد!‌ پيامبر به شما وصيت مي‌کند». آنان همهمه کردند. پس پيامبر فرمود: «برخيزيد! ». چون آنان برخواستند. پيامبر جان داد. (الطبقات الكبري: ج2 ص244 و ج6 ص98)
4. از ابن عباس از طريق طاووس:
پيامبر صلي الله عليه و آله به هنگام وفات فرمودند: «کتفي برايم بياوريد که نوشته‌اي برايتان بنويسم که با وجود آن، بعد از من ميان دو نفر اختلاف نمي‌شود». مردم به همهمه پرداختند. آن خانم گفت: «واي بر شما! اين عهد پيامبر صلي الله عليه و آله است» (مسند احمد: ج1 ص293).
با توجه به روايت قبلي، به نظر مي‌رسد مقصود از آن خانم، همان جناب زينب همسر پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله باشد.
5. از ابن عباس از طريق پسرش ـ علي بن عبد الله بن عباس ـ :
به هنگام رحلت رسول خدا صلي الله عليه و آله مرداني در آن خانه بودند که در ميانشان عمر بن خطاب بود. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «دوات و کاغدي برايم بياوريد تا برايتان نوشته‌اي بنويسم که با آن بعد از من گمراه نمي‌شويد». عمر، سخني گفت که معناي آن اين بود که درد بر رسول خدا صلي الله عليه و آله غلبه کرده است. سپس گفت: «قرآن نزد ماست. کتاب خدا براي ما کافي است». کساني که در خانه بودند به مشاجره با يکديگر پرداختند. يکي مي‌گفت: «سخن حق، همان است که رسول خدا صلي الله عليه و آله فرموده است» و ديگري مي‌گفت: «سخن درست آن است که عمر گفته است». هنگامي که همهمه، سخنان بيهوده و اختلاف زياد شد، پيامبر خشمگين شده و فرمودند: «برخيزيد! سزاوار نيست که نزد پيامبري اين گونه اختلاف شود». آنان برخواستند. رسول خدا صلي الله عليه و آله در همان روز از دنيا رفت. ابن عباس پيوسته مي‌‌گفت: «مصيبت، تمام مصيبت اين بود که بين ما و بين نوشته رسول خدا صلي الله عليه و آله مانع ايجاد شد. يعني با اختلاف و همهمه» (شرح نهج البلاغة: ابن أبي الحديد، ج6 ص51 و غاية المرام: ج6 ص95).
6 . از عمر بن الخطاب:
هنگامي که پيامبر بيمار شد، فرمود: «صحيفه و دواتي برايم بطلبيد تا نوشته‌اي برايتان بنويسم که با آن هرگز گمراه نشويد! ». ما از اين کار به شدت ناخشنود بوديم. بار ديگر

صفحه از 40