اي پسر عباس! رسول خدا چيزي ميخواست و خداوند چيز ديگري اراده کرده بود. امر خدا محقق شود و مراد رسول خدا محقق نشد ۱
حداقل مدلول اين گفتار، اگر از آن برتري خليفه دوم را بر رسول خدا صلي الله عليه و آله نتيجه نگيريم، اين است كه هر كار ناشايستي هم اگر انجام شود، به اراده خدا بوده و فرد گنهكار هيچ جرمي مرتكب نشده است.
در نقل ديگر، او دلسوزي بر اسلام و جلوگيري از اختلاف ميان مسلمان را علت ممانعت از نگارش حديث شمرده است ۲ اما آيا ميتوان پذيرفت که خليفه دوم از رسول خدا صلي الله عليه و آله به اسلام و مسلمانان دلسوزتر و از صلاح آنان آگاهتر بوده است؟! علاوه بر آن که در خود اين نقلها، پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله به صراحت بيان کردند که نگارش آن وصيت موجب ميشود که مسلمانان گمراه و گرفتار اختلاف نشوند. آيا نعوذ بالله، پيامبر صلي الله عليه و آله در اين سخنان خود معصوم نبود؟
توجيهات کلي اهل سنت
اهل سنت براي توجيه اين رفتار و گفتار خليفه دوم، سخنان مختلفي بيان کردهاند که مهمترين آنان عبارتند از:
1) پيامبر صلي الله عليه و آله ابتدا مصلحت ديد وصيت كند، بعد مصلحت را در ترك آن ديد و از وصيت منصرف شد (صحيح مسلم بشرح النووي: ج11 ص90).
پاسخ: آيا پيامبر صلي الله عليه و آله به ميل خود از تصميمشان بازگشتند، يا آنكه به دليل تغيير شرايط از املاء وصيت منصرف شدند؟ مسلم است كه بعد از عدم اطاعت از امرشان و متهم شدن به هذيان گويي و بلندشدن صداها به جدال و نزاع از اين امر منصرف شدند؛ زيرا فايدهاي در نوشتن آن پس از اين سخنان نميديدند. بنابراين اين انصراف پيامبر صلي الله عليه و آله كار مانعين را توجيه نميكند.
2) خليفه دوم ترسيد پيامبر صلي الله عليه و آله دستوراتي بدهند كه مردم طاقت انجام آنرا نداشته باشند و بدين سبب مستحق عذاب شوند، و نيازي هم به بيان جديد نبود؛ زيرا هر چه امت بدان نيازمندند در قرآن آمده است: «ما فرطنا في الكتاب من شيء» و «اليوم اكملت لكم دينكم». و اين از فضايل خليفه دوم و فراستهاي او است (همان).
پاسخ: اولاً، مگر پيامبر صلي الله عليه و آله قبلاً به آنان تكليفي بيشتر از طاقتشان داده بود كه خليفه دوم اين توهم به ذهنش آمد؟ در دين تكليف به ما لا يطاق جايز نيست. «لا يكلف الله نفسا الا وسعها» (بقره: آيه286) و «و ما جعل عليكم في الدين من حرج» (حج: آيه 78) «ما يريد الله ليجعل عليكم من حرج ولكن يريد ليطهركم» (مائده: آيه6).
1.«يا ابن عباس و أراد رسول الله صلي الله عليه و آله الأمر فكان ماذا إذا لم يرد الله تعالى ذلك، إن رسول الله أراد أمراً، وأراد الله غيره، فنفذ أمر الله، ولم ينفذ مراد رسوله» (شرح نهج البلاغه: ج۱۲ ص۷۸).
2.«ولقد أراد في مرضه أن يصرح باسمه فمنعت من ذلك إشفاقا وحيطة على الاسلام لاورب هذه البنية لا تجتمع عليه قريش أبدا» (همان: ج۱۲ ص۲۱)