را نقل ميکند که پيامبر صلي الله عليه و آله در بيماري وفاتش ميخواست به نام علي عليه السلام تصريح کند و او مانع آن شده است ( شرح نهج البلاغه: ج12 ص21 و مشابه آن ص79).
4. در حديث سليم تصريح شده كه بعد از رفتن مردم، عده اي از اصحاب خاص مثل سلمان ، ابوذر، مقداد به همراه علي عليه السلام نزد پيامبر صلي الله عليه و آله ماندند و آن حضرت به خلافت اميرالمومنين عليه السلام و فرزندان ايشان عليهم السلام تصريح كردند ( كتاب سليم بن قيس: ج2 ص658).
دليل انصراف پيامبر صلي الله عليه و آله از نگارش وصيت
ميتوان دلايل زير را مهمترين عوامل عدم پافشاري آن حضرت بر نگارش وصيت ياد شده دانست:
1) از دست رفتن فايده وصيت
: در برخي از همين روايات به علت انصراف آن حضرت اشاره شده است. در نقلي آمده كه بعد از آن سخنان و جنجال، كاغذ و قلمي نزد آن حضرت آوردند. ايشان فرمود: «بعد ما قال قائلكم ما قال»؛ يعني بعد از اتهام هذيان، اگر وصيتي نوشته ميشد، متهم به اين بود كه در حال هذيان گويي (نعوذ بالله) نوشته شده است.
2) سرايت اين اتهام به ساير موارد
: اتهام هذيان و نادرستي به ساير سخنان و حتي كردار آن حضرت سرايت ميكرد
آنان در هر موردي كه با گفتار يا رفتاري از ايشان مخالف بودند، اين اتهام را تكرار ميكردند. پيامبر با انصراف از وصيت، حداقل جلو اين فتنه بزرگ را گرفتند كه اين عبارت آن حضرت گويا اشاره به همين نكته دارد: «ذروني فالذي انا فيه خير مما تدعوني إليه».
3) باز گذاردن راه براي شناخت حقيقت
: با اين تدبير پيامبر صلي الله عليه و آله راه براي حقيقت طلبان بازماند كه در هر زمان اين ماجرا را مطالعه ميكنند، از خود بپرسند كه آن حضرت قصد داشتند چه مطلبي بنويسند و چرا عدهاي با آن مخالفت كردند؟
ممكن است اين سوال به ذهن بيايد كه چرا آن حضرت در مواقع ديگر اين كار را انجام نداد؟ پاسخ آن اين است كه سفارشها و تصريحات مکرر در زمانهاي ديگر در مورد خلافت و امامت اميرالمؤمنين عليه السلام و اهل بيت عليهم السلام داريم. مانند حديث ثقلين، نجوم، سفينه و... اما بهترين موقعيت براي تعيين جانشين به طور مكتوب، همان لحظاتي بود كه پيامبر صلي الله عليه و آله اقدام فرمود و اين كار بايد در ميان جمع هم انجام ميشد، ولي متاسفانه با مخالفت آن عده به سرانجام مطلوب نرسيد و خداوند و رسول او هم نميخواستند اختيار انسانها را از آنان سلب كنند.
نكته قابل توجه ديگر دراين مورد اين است كه اگر چه وصيت در ميان عامه افراد انجام نشد. اما مطلب مورد وصيت، قبلا بارها گفته شده بود. بنابراين راه هدايت گم نشد. البته اگر به عنوان وصيت مكتوب ميشد، كار براي توطئه گران بسيار دشوارتر ميشد.