زمينه‏ سازى معصومان براى پذيرش غيبت امام زمان عليه السلام - صفحه 46

2 ـ 2 / 1. پيش گويى رويدادهاى نزديک به آغاز غيبت

اگر بتوان براى يک حادثه دور از انتظار نشانه هايى ارائه داد که بسيار نزديک به آن روى مى دهند، باور آن راحت تر صورت مى گيرد و از بيم و هراس و حيرت به هنگام وقوع آن مى کاهد. امامان عليهم السلام افزون بر ارائه نشانه هاى کلّى و اجمالى، رويدادهايى جزئى و مشخص ترى را براى سرآغاز غيبت ارائه داده اند که اکنون با نگاهى به آينه تاريخ، مى توانيم نزديکى بسيار زياد آنها را به سرآغاز غيبت ببينيم و ادّعا کنيم که پذيرش مسئله غيبت براى معاصران آن در صورت توجه کافي به اين نشانه ها مشکل نبوده است.
يکى از دقيق ترين اين نشانه ها، حديث پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله است که امام سجّاد عليه السلام آن را براى يکى از بزرگ‌ترين ياران خويش ـ ابو خالد کابلى ـ نقل کرده و او نيز براى ديگر يار بزرگ امام عليه السلام ابو حمزه ثمالى بازگو کرده است. در طريق اين روايت بزرگان ديگرى مانند صفوان بن يحيى و حضرت عبد العظيم حسنى هم قرار دارند که بر اعتبار آن مى افزايند. پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در اين حديث با اشاره به تولد جعفر بن محمّد بن على بن الحسين بن على بن أبيطالب فرمان مى دهد او را صادق بنامند تا از جعفرى ديگر که از نسل پنجم همين جعفر و دروغگو است، متمايز شود. پيامبر اکرم در اين ميان به توصيف جعفر کذاب مى پردازد و او را مفترى بر خداى عزوجل مى خواند، کسى که ادّعاى ناشايسته اى مى کند و قصد به تن کردن رداى [امامت] را بدون آن که سزاوارش باشد، مى کند. پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله او را به صراحت مخالف با پدر [= امام على النقى هادى عليه السلام، نسل چهارم امام جعفر صادق عليه السلام] و حسود بر برادر [= امام حسن بن على عسکرى عليه السلام] معرفى مى کند و در پايان، نشانه اصلى را ارائه مى دهد و مى فرمايد:
ذلک الذي يروم کشف ستر الله عند غيبة ولىّ الله عزوجلّ»، او کسى است که هنگام غيبت ولىّ خداى عزّوجلّ، در پى برداشتن پرده ستر الهى [از حجت خدا] است ( کمال الدين: ص۳۱۹ ح۲؛ الاحتجاج: ج۲ ص۱۵۲).
جالب توجه آن که امام سجّاد عليه السلام در دنباله اين حديث، در حالى که به شدت مى گريد، نشانه اى ديگر را ارائه مى دهد و مى فرمايد:
کأنّى بجعفر الکذّاب و قد حمل طاغية زمانه على تفتيش أمر ولىّ الله و المغيب في حفظ الله ، و التوکيل بحرم أبيه جهلاً منه بولادته و حرصا منه على قتله إن ظفر به، طمعا في ميراثه حتى يأخذه بغير حقّه؛ گويى جعفر کذّاب را مى بينم که طاغوت روزگارش را واداشته تا کار ولىّ خدا را که در پرده غيب خدا، محفوظ است جستجو و کاوش کند، و بر حرم پدرش، وکيل قرار مى دهد، زيرا از ولادتش ناآگاه است و در پى کشتن او اگر به او دست يابد و بردن ميراثش بدون آن که حقى داشته باشد (همان).
ابوخالد کابلى ناباورانه ناجوانمردى و نابکارى هاى جعفر را گوش مى دهد و چون براى اطمينان يافتن، از وقوع حتمى آنها مى پرسد، امام سجاد عليه السلام بر وقوع آنها سوگند ياد مى کند گفتنى است محدثان، ماجراى جعفر کذاب را به تفصيل گزارش داده و اين گزارش ها تطابق وقايع اتفاق افتاده را با پيشگويى ها تأييد مى کنند (ر. ک: کمال الدين: ص431 و 442 و 479 و الهداية الکبرى: ص248).

صفحه از 57