زمينه‏ سازى معصومان براى پذيرش غيبت امام زمان عليه السلام - صفحه 47

2 ـ 3. به درازا کشيدن غيبت

از ديگر اقدامات علمى امامان براى کاستن از غرابت و جلوگيرى از انحرافات اعتقادى و نااميدى شيعيان، آگاهى بخشى نسبت به طول دوره زمانى غيبت است. ايشان افزون بر تعيين سرآغاز غيبت، چگونگى آن را نيز توضيح داده و فرمودند که غيبت امام به صورت محدود شروع مى شود (ر. ک: عبارت هاى «له غيبتان» و «إنّ لصاحب هذا الأمر غيبتين» و... در الکافي، ج1، ص 339، ح 1 و الغيبة للطوسي، ص423، ح407 و ص163، ح123)، اما در آن حدّ نمى ماند و بر شدّت آن افزوده مى شود و به درازا مى کشد.
طولانى شدن غيبت در بسيارى از روايات امامان گوشزد و به آن تصريح شده است (ر. ک: کفاية الأثر: ص224؛ الغيبة: ص163 ح123؛ کمال الدين: ص326 ح5).
نکته جالب توجه در اين ميان تأکيد ائمه عليهم السلام بر دو قسمتى بودن غيبت امام عصر عليه السلام است. بخش اول را غيبت صغرا و بخش دوم را غيبت کبرا خوانده اند و نکته اينجاست که غيبت نخست 69 سال و به اندازه عمر طبيعى يک انسان بوده است و از اين رو امامان براى رفع شبهه وفات امام عصر در پايان اين مدت، چندين بار بر عدم وفات امام تا ظهور و خروج و اصلاح دنيا و آکندن آن از عدل و داد پس از فراگيرى ظلم و جور، پاى فشرده اند. مى توان تشبيه امام عصر را به نوح عليه السلام نيز در اين راستا دانست، چه عمر طولانى و چند هزار ساله نوح عليه السلام بسى بيشتر از دوره هفتاد ساله حضور امام زمان عليه السلام است و در نتيجه براى تحقق اين شباهت، بايد منتظر غيبتى بس طولانى و چندين برابر عمر معمول انسان ها باشيم.
امام عصر عليه السلام خود نيز در پايان دوره غيبت صغرى، به غايب شدن خود از همه آدميان حتى خواص شيعه و به درازا کشيدن اين دوران تذکر داده و خطاب به آخرين نائب خاص خود، على بن محمّد سمرى فرموده است:
فانّک ميت ما بينک وبين ستّة ايام، فاجمع أمرک ولا توص إلى أحدٍ يقوم مقامک بعد وفاتک، فقد وقعت الغيبة الثانية فلا ظهور الاّ بعد إذن الله عزّوجلّ وذلک بعد طول الامد و....؛ تو شش روز ديگر مى ميرى، کارهايت را جمع کن و کسى را هم وصىّ و جانشين خود مکن که غيبت دوم روى داده و جز پس از اجازه خداى عزوجل، ظهورى نخواهد بود و آن هم پس از مدت زمانى دراز .... (کمال الدين: ص516 ح44).
گفتنى است تعبير امامان از دوره غيبت با نام «فترت» و تنشبيه آن به فترت پيامبران نيز همين معنا را دارد (الکافى: ج1 ص341 ح21).

صفحه از 57