ثُمَّ آتَينا مُوسَى الْکتابَ تَماماً عَلَى الَّذِي أَحْسَنَ وَ تَفْصِيلاً لِکلِّ شَي ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لَعَلَّهُمْ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ يؤْمِنُونَ (اعراف: آيه154).
سپس به موسى، کتاب [آسمانى] داديم، [و نعمت خود را] بر آنها که نيکوکار بودند، کامل کرديم؛ و همه چيز را [که مورد نياز آنها بود، درآن] روشن ساختيم؛ کتابى که مايه هدايت و رحمت بود؛ شايد به لقاى پروردگارشان (و روز رستاخيز)، ايمان بياورند!
برخي آيات نيز کساني را که اميد به ديدار الهي دارند تشويق به عمل صالح ميکند.
قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکمْ يوحى إِلَي أَنَّما إِلهُکمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ يرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا يشْرِک بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً (کهف: آيه110).
بگو: «من فقط بشرى هستم مثل شما؛ [امتيازم اين است که] به من وحى مى شود که تنها معبودتان معبود يگانه است، پس هر که به لقاى پروردگارش اميد دارد، بايد کارى شايسته انجام دهد، و هيچ کس را در عبادت پروردگارش شريک نکند!
مَنْ کانَ يرْجُوا لِقاءَ الله فَإِنَّ أَجَلَ الله لَآتٍ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (عنکبوت: آيه5).
کسى که به ديدار خدا اميد دارد [بداند که ] اجل [او از سوى ] خدا آمدنى است، و اوست شنواى دانا.
برخي آيات، يقين مؤمنان به ملاقات با پروردگار را نشان ميدهد.
قالَ الَّذين يظنُّون أنِّهم ملاقوا ربِِّهم کم مِن فِئه کثيره غَلبَت فئه کثيره بأذنِِ الله... (بقره: آيه 249).
آناني که ميدانستند که با خدا ديدار خواهند کرد، گفتند: به خواست خدا چه بسا گروهي اندک که بر گروه بسياري غلبه کنند.
و در پايان، آيهايي که تمام انسانها را مورد خطاب قرار ميدهد و قطعيت لقاء آنان با پروردگار را متذکر ميشود.
يا أَيهَا الْإِنْسانُ إِنَّک کادِحٌ إِلى رَبِّک کدْحاً فَمُلاقِيه (انشقاق: آيه6).
اى انسان! تو با تلاش و رنج به سوى پروردگارت مى روى و او را ملاقات خواهى کرد!
2ـ آيات غير صريح در لقاء خداوند
آياتي مانند:
وُجُوهٌ يوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ * إِلى رَبِّها ناظِرَةٌ (فجر: آيه22،23).
[آرى] در آن روز صورتهايى شاداب و مسرور است، و به پروردگارشان مى نگرد!
ربِّ ابنِ لي عِندکَ بَيتاً فِي الجَنَّه (تحريم: آيه11).
پروردگارا، پيش خود در بهشت خانه اى برايم بساز.
وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ الله أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يرْزَقُونَ (آل عمران: آيه169).