مفهوم لقاء الله در آيات و روايات - صفحه 66

قال الله تبارک و تعالي: لِيأَذنَ بِحرَبٍ من مُستذلٍ عبدي المُؤمنَ و ما تَردَدتُ عن شئٍ کتَردّدي في مَوتِ المُؤمنَ، إنِّي لأُحبُّ لِقائَه و يکرهُ المَوتَ فأَصرِفُهُ عَنهُ... ( المحاسن: ج1 ص160).
امام عليه السلام مرگ را که چشم گشودن به نشئه برزخي و از بين رفتن حجاب دنيوي است و نوعي مشاهده براي مؤمن ايجاد مي‌شود، به لقاء تعبير نموده‌اند، به عبارت ديگر مرگ، به دريچه‌ايي تعبير شده است که نوعي لقاء را ايجاد مي‌کند.
2ـ در دسته ديگر احاديث، ديدار پروردگار، به همراه ثواب و عقاب خداوند عنوان شده است.
امام صادق عليه السلام فرمودند:
مَن عَدلَ في وَصيتهِ کانَ بِمنزله مَن تصدَّق في حياتِه و من جارَ في وصيته لقَي الله يومَ القيامَه و هُو عنه مُعرضٌ؛ هر که در وصيتش عدالت پيشه کند، کسي است که در زندگي‌اش صدقه بخشيده است و هر که در وصيتش ستم ورزد، خدا را در حالي که از او روي‌گردان است، ديدار مي‌کند (همان: ج7 ص58).
امام علي عليه السلام فرمودند:
من نکثَ بيعتَه لقَي الله يوم القيامه أَجذمُ لايد لهُ؛ هر که بيعتش را بشکند، در روز قيامت مانند جذامي دست بريده خداوند را ملاقات مي‌کند (دعائم الاسلام: ج2 ص15).
امام رضا عليه السلام:
من لَقي فَقيراً مُسلماً فسَلمَ عليه خَلافَ سلامه علَي الغني، لقي الله يومَ القيامَه و هُو عليه غَضبانٌ؛ هر که تهيدست مسلمان را ببيند و به او به گونه‌اي غير از سلام به ثروتمند سلام کند، خدا را در قيامت در حالي که از او خشمناک است ملاقات مي‌کند (مستدرک الوسائل: ج9 ص158).
چنانچه مولي صالح مارندراني مراد از لقاء را مرگ يا بعث (جزاء پاداش و عقاب) مي‌داند ( شرح اصول کافي: ج10 ص484).
3ـ دسته سوم، ديدار پروردگار را پاداش برتر بهشتيان مي‌داند. امام علي عليه السلام در وصف بهشتيان مؤمن، پس از ذکر ورودشان به بهشت برزخي و متنعم شدن از نعمت‎هاي فراوان پروردگارن، آنها را مشتاق به ديدار پروردگار بيان مي‌کند:
... فلَيسَ شئٌ أَحبُّ إليه مِن لِقاءِ الله،... فيقولُ: يا ربِّ عجِّل علي قيامِ السّاعه حتّى أرجعُ إلى أَهلي وَمالي، فإذا کانَت صيحه القيامَه خَرج مِن قَبرِه مَستُوره عَورتُه، مَسکنه رَوعَتهُ قد أعطَي الأَمن وَالأَمانَ... ثمَّ يقولُ الجبّارَ تبارک وتعالى: يا ملائکتي أَسقُوهُم قال: فيؤتُون بِأَشربه، فيقبَضُها ولي الله فيشربَ شربه لَم يشرِب مثلُها قطٍ. قال: ثم يقول: يا ملائِکتي طيبُوهُم، فتَأتيهم ريحٌ مِن تَحتِ العَرشِ بمسک أشدِّ بياضاً من الثَّلجِ تغير وجُوهُهم وجباهُهم وجنُوبُهم يسمى المَثيره فيستمکنونَ مِن النَّظرِ إلى نورِ وَجهِه فيقولُون: يا سيدنا

صفحه از 72