گلگشتي در الطراز - صفحه 93

الاجتهاد: استفراغ الفقيه وُسعَه ليحصل له ظنُّ الحکم الشرعي.
اجتهاد نهايت تلاش فقيه است تا ظن شرعي براي او حاصل شود (همان: ج5 ص306).
ولي درباره معناي لغوي اجتهاد مي‌نويسد:
اجتهد في الأمر: بذل وُسعَه و طاقته في طلبه ليبلغ نهايته، کتجاهد و [اجتهد] الشيء: بلغ أقصي ما يمکن منه (همان: ص302).

آگاهي از تصحيف

شناخت تصحيف و تصحيح کلمه‌ي مُصَحَّف، راهنمايي است به سوي فهم بهتر حديث. سيد علي‌خان نيز براي شناسايي موارد تصحيف شده، سعي وافري از خود بروز داده و آن موارد را شناسانده است. مانند:
1. از امام کاظم عليه السلام روايت شده است که فرمود: وَ يجْزِي الْغُسْلُ لِلْجُمُعَةِ کمَا يکونُ لِلزوَاج؛ کيفيت غسل جمعه همانند غسل جنابت است (روضة المتقين: ج1 ص290). ولي نسخه‌هاي اين روايت، مختلف است و در برخي نسخه‌ها، للرواح (من‌لايحضره الفقيه: ج1 ص112) ضبط شده است. سيد علي‌خان اين ضبط را تصحيف للزواج مي‌داند ( الطراز الاول: ج4 ص117).
2. در روايتي چنين آمده است: نهي أن يدبِّحَ الرجلُ في صلاته کما يدبِّحُ الحمارُ؛ رسول خدا نهي کرد از اينکه انسان سرش را در رکوع از پشتش پايين‌تر قرار دهد چنانکه الاغ چنين مي‌کند. سيد در اينجا تذکر مي‌دهد که آناني که اين حديث را يذبح يا يدبج روايت کرده‌اند، به تصحيف گرفتار شده‌اند (همان: ص301).

منابع الطراز: غريب الحديث و غريب القرآن

از موفقيت‌هاي يک نويسنده، آگاهي از آثار پيشينيان و استفاده بجا از آنها و تکميل آنها در تأليف اثر جديد است. هيچ دانشمندي اثري ماندگار پديد نياورد مگر آن‌که توانسته باشد بر شانه دانشمندان پيشين قدم گذارد و با رعايت امانت و دقت، اثر جديدي عرضه نمايد. مرحوم سيد علي‌خان به خوبي توانسته بر اين امر فائق آيد. او در نگاشتن الطراز در دانش غريب الحديث از آثار زير بهره برده است:
غريب الحديث ابوعبيد قاسم بن سلّام، غريب الحديث ابن قتيبه، غريب الحديث خطابي، غريب الحديث هروي، غريب الحديث ابن جوزي، الفائق في الحديث، مجمع البحرين، المفردات راغب اصفهاني، النهايه ابن اثير، اصلاح المنطق، تهذيب الاسماء و اللغات نووي، صحاح اللغة، المحکم و المحيط الاعظم، المغرب، البيان و التبيين، ربيع‌الابرار، عروس الافراح في تلخيص المفتاح، مجمع الامثال، حياة الحيوان و بسياري ديگر از کتب حديثي، تاريخي، تراجم و تفاسير.
اما در اين ميان، وي در دانش غريب الحديث توجه ويژه به مجمع البحرين دارد. اعتماد ايشان بر مجمع البحرين چنان است که گاهي در شرح فقره‌اي از حديث، شرح مجمع البحرين را

صفحه از 95