گلگشتي در الطراز - صفحه 85

ثابت بماند، اين همان مطلوب است (مجمع البحرين، ج1 ص433 ماده وط‌ا )؛ ولي چون اين معنا را با ساحت امامت متناسب نمي‌بيند، آن را از باب تعريض به ديگران شمرده است. اما مؤلف الطراز به گونه‌اي معنا مي‌کند که نيازي به اين توجيه نباشد؛ چرا که اين سخن اميرالمؤمنين عليه السلام بعد از ضربه‌اي است که ابن ملجم به حضرت زد. حال اگر مقصود حضرت امير عليه السلام را اين بدانيم که: اي خاندان من اگر من از اين ضربه سالم ماندم، پس اين همان است که شما مي‌خواهيد ، شايسته معنايي اينگونه نيست؛ بلکه بايد اينگونه مقصود حضرت را بيان کرد که: اين همان است که من مي‌خواهم ؛ زيرا آن حضرت به هيچ وجه، دنيا و ماندن در آن را نمي‌خواستند ( الطراز الاول: ج1 ص239).

ب. بيان اقوال فقهي

گاهي در اين کتاب، به برخي نظريات فقهي مستند به روايات هم توجه شده است. اهل سنّت روايت کرده‌اند که رسول الله صلي الله عليه و آله شانه‌اي از عاج فيل داشت. سيد، مستند کساني مانند ابوحنيفه، که به طهارت استخوان فيل قائل هستند، را همين روايت مي‌داند؛ ولي شافعي آن را لاک سنگ پشت معنا مي‌کند زيرا او استخوان فيل را نجس مي‌داند. مانند همين روايت است، حديثي که درباره حضرت فاطمه زهرا عليها السلام آمده است: کان لفاطمة عليها السلام سواران من عاج؛ فاطمه عليها السلام دو دستبند از عاج داشت ( الطراز الاول: ج4 ص170). ۱

ج. استفاده از نسخه‌ي معتبر

يافتن نسخه‌هاي ديگر يک حديث، به حديث‌شناس کمک مي‌کند تا در موارد مورد اختلاف، به متن اصلي نزديکتر شود. اين امر، پيش نياز مهم فهم حديث است که در آغاز هر شرح، بايد متن روايت را ثابت کرد، سپس به شرح آن اقدام گردد. سيد علي‌خان شيرازي نيز در جايي که حديث، چند گونه روايت شده است، سعي مي‌کند به متن اصلي آن دست يابد. مثلاً در مورد حديث ما بين ناحيتَي‌حوضي کما بين المدينة و جَرباءَ و اذرُحَ ۲ 31؛ فاصله ميان دو طرف حوض من مانند فاصله مدينه تا جرباء و اذرح است ، عبارت کما بين جَرْباءَ و أذْرُحٍ ( النهاية في غريب الحديث و الأثر: ج5 ، ص254) را اشتباه مي‌داند ( الطراز الاول: ج1 ص352).
همچنين در برخي موارد، همه روايات مختلف را که معنايي مقبول دارند، نقل مي‌کند. در ماده «جحح» مي‌نويسد:

1.شيعه نيز استخوان فيل را پاك مي‌داند؛ زيرا فيل حيواني است كه عين آن طاهر و استخوانش از مواردي است كه روح در آن حلول نكرده است. رك: تذكرة الفقهاء: ج۲ ص۲۴۲.

2.جرباء و اذرح دو روستاي همجوار در شام هستند. الطراز الاول: ج۱ ص۳۵۲.

صفحه از 95