گلگشتي در الطراز - صفحه 86

إن أردت العزَّ فَجَحْجِحْ في جُشَم أي توقف فيهم و لا تجاوزهم و روي «بِجُشَم» من جَحْجَحَتْ به أُمُّه أتت به جَحجاحاً، و يروي بالخاء المعجمة.
اگر خواهان عزت هستي در ميان قبيله جُشَم ۱ بمان و از آنان پيشي مگير و بِجُشَم هم روايت شده از جَحْجَحَتْ به أُمُّه يعني مادرش با بزرگواري او را آورد. و با خاء نقطه‌دار هم روايت شده است ( الطراز الاول: ج4 ص287)؛ و با خاء به اين معناست که قبيله جُشَم را صدا کن يا در گروه آنان قرار گير يا به سوي آنان برو (همان: ج5 ص112).
باز در ذيل روايت «من زاد أو ازداد فقد أربي» مي‌نويسد:
في کتب الفقه أو استزاد، أي: طلب الزيادة فأخذها (همان: ج5 ص212).

د. فهم مفردات و ترکيبات

از آنجا که نخستين مرحله فهم متن حديث، شناخت واژگان و جايگاه آن در جمله و بلاغت کلام است، بنابراين، براي شناخت واژه و ترکيب جمله، بايد به سه علم لغت، صرف و نحو و معاني و بيان وقوف کامل داشت. مرحوم سيد علي‌خان نيز در مواردي با توجه به اين مهم، به توضيح واژگان و بررسي ساختار آنها و ترکيب جملات پرداخته است:

1. علم صرف

ابن حاجب در تعريف علم صرف مي‌نويسد: «علم به اصولي است که با آن احوال وزنهاي کلماتي که ترکيبي نيستند، شناخته مي‌شود. ( الشافية في علم التصريف: ج1، ص1)» از اين رو، حديث پژوه با شناخت صيغه‌ و وزن کلمه، از خطاي در اين احوال دور مي‌ماند و به معناي واقعي واژه مي‌پرسد. سيد علي‌خان نيز در تبيين دقيق واژگان، به اين مهم توجه دارد که چند نمونه آن را متذکر مي‌شويم:
الف. در روايت زير، با درک صحيح وزن جمع و مفرد کلمه، به شرح آن پرداخته، واژه رُکب را جمع رِکاب و اسنّه را جمع سِنّ مي‌داند:
إذا سافرتم في الخِصب فأعطُوا الرُّکُبَ أسنّتها جمع رکاب ـ ککتب و کتاب ـ و هي الرواحل، أو جمع رَکوب ـ کصبر و صَبور ـ و هي ما يرکَب. و الأسنّة: جمعُ سِنٍّ ـ کقِنٍّ و أقنَّةٍ ـ أي مکِّنوا أسنانها من الرعي، فتأخُذُ حظَّها من الکلإ؛ إذا سافرتم في الخِصب فأعطُوا الرُّکُبَ أسنّتها.
رُکب جمع رکاب، مانند کتب و کتاب، همان شتران است؛ يا جمع رَکوب مانند صبر و صَبور که همان حيوان سواري دهنده است. أسنه جمع سنّ مانند قِن و اقنه است و معناي

1.جُشَم قبيله‌اي از انصار بودند كه نسبشان به جُشَم بن خزرج مي‌رسيد. لسان العرب: ج ۱۲ ص۱۰۱.

صفحه از 95