گلگشتي در الطراز - صفحه 89

الإعجاز: ج 3 ص97) لازم به ذکر است که تلميح با اقتباس متفاوت است؛ زيرا اقتباس، کلامي است که در آن آيه‌اي از قرآن يا حديثي آمده باشد، بدون اينکه در آن کلام اشاره‌اي شود که اين، آيه قرآن يا حديث است (شرح المختصر: ج2 ص234) ولي تلميح آن است که در اثناي سخن به آيه يا حديث اشاره شود بدون اينکه آيه يا حديث در کلام بيايد. (همان: ص241)
در تعريف تلميح، از مواردي که در سخن گنجانده مي‌شود، از آيه قرآن نامي برده نشد؛ اما مي‌دانيم که تلميح، مختص اين موارد نيست؛ چرا که نشانه بودن در کلام، ويژه سخن عادي، شعر يا خطبه نيست. پس آيه قرآن هم مي‌تواند مورد تلميح قرار گيرد؛ آن گونه که در احاديث آمده است. به عنوان نمونه در حديث ذيل آيه سَواءٌ مِنْکمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ جَهَرَ بِهِ وَ مَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيلِ وَ سارِبٌ بِالنَّهار ۱ تلميح شده است؛ سيد علي‌خان، حديث تُدلِج بين يدي المُدلِج؛ در پيشِ شب روان خَلقت، شب روى کنى ( اصول کافى (ترجمه کمره اى): ج 6 ص213) را تلميح به آيه فوق مي‌داند؛ حال آن‌که، در روايت، اثري از الفاظ آيه نيست؛ اما معناي آيه در روايت آمده است و براي نشانه بودن آيه، همين مقدار کافي است و نيازي به بودن لفظ آيه نيست ( الطراز الاول: ج4 ص91).

هـ ـ گردآوري قرائن متصل

قرينه‌ي متصل داخلي

سيد علي‌خان با توجه به قرائن داخلي حديث، از احتمالات ديگر در معناي حديث مي کاهد و مراد استعمالي را از قرينه داخل حديث بيان مي کند. اين قرائن را مي‌توان اينگونه برشمرد:

1. تفسير معصوم

اينکه خود معصوم به تفسير سخن خود بپردازد، بهترين و مطمئن‌ترين قرينه براي فهم حديث است و با آمدن اين قرينه، ساير احتمالات به کنار مي‌رود. در حديث «لا تقوم الساعة حتي تهلک الوُعُولُ و تظهر التُحُوت، قالوا: يا رسول الله و ما الوعول و التحوت ؟ قال: الوعول: وجوه الناس و اشرافهم و التحوت: الذين کانوا تحت أقدام الناس لا يعلم بهم؛ قيامت برپا نشود تا اينکه وعول هلاک شوند و تحوت جايگاهي والا يابند. پرسيدند: اي پيامبر خدا! وعول و تحوت چيست؟ فرمود: وعول، بزرگان و اشراف و تحوت، آنانند که زير دست و پاي مردمند و به آنان اعتنايي نمي‌شود.» بدون در نظر گرفتن تفسير درون روايت، دو احتمال درباره «تظهر التحوت» وجود دارد: يک احتمال اين است که گنجهاي پنهان در زمين نهان شوند و احتمال ديگر اين است که فرومايگان به مرتبتي والا رسند. سيد

1.رعد: ۱۰؛ [براى او] يكسان است از شما هر كه سخن نهان دارد و هر كه آن را هويدا كند و هر كه به شب پنهان رود يا به روز آشكارا رونده باشد.

صفحه از 95