توبيخ:
و لَيس أمْري و أمرُکم واحِداً، إنّي اُريدُکم لله و أنتُم تريدوني لِأنفسِکم ( نهج البلاغة: خطبه 136).
کار و تلاش و هدف من در حيات، غير از کار و خواستههاي شما است؛ زيرا من شما را براي خدا ميخواهم، و شما مرا براي خودتان.
از نظر علّامه، علي عليه السلام در واقع با اين سخنان، مردم را متوجّه نوع رفتارشان ميکند و آنها را سرزنش مينمايد:
امّا معناي اين که من شما را براي خدا ميخواهم، چنين است که همه تفکّرات و هدف گيريها و تکاپوي دائمي و گذشتهايي که انجام ميدهم و همه گفتارهاي من درباره شما مردم جامعه، از روي احساس تکليف برين است، همان گونه که شخصيت رشديافته يک انسان، همه فعاليتهاي مديريتي خود را براي معتدل ساختن، و اصلاح همه اجزا و قوا و سطوح موجوديت طبيعي خود را براي شرکت در ايجاد و استمرار «حيات معقول»، متمرکز ميسازد. البته ما بين قوا و اجزا و سطوح موجوديت طبيعي يک انسان در ارتباط با شخصيت سالم و رشديافته از يک طرف و يک زمامدار داراي کمال شخصيت از طرف ديگر، تفاوت مهمّي وجود دارد و آن، اين است که اجزا و قوا و سطوح موجوديت طبيعي يک انسانِ داراي هويت مستقل و هدف عليحدّه در برابر شخصيت و اهداف عاليه آن در «حيات معقول» نيست، در صورتي که هر يک از افراد و گروههاي يک جامعه، داراي هويت مستقل و عليحدّه و هدفگيري مربوط به وجود خويشتن دارد.
نهايت امر، آن شخصيت رشديافتهاي که مديريت آنان را بر عهده گرفته است، آنان را مانند اجزا و قواي خويشتن تلقي مينمايد. اين است خواسته يک زمامدار الهي از مردم قلمرو حکومتش. امّا مردم با اکثريت قريب به اتفاق، چيز ديگري از زمامدار ميخواهند. آنان با کمال صراحت ميخواهند زمامدار، همه قدرتهاي طبيعي و قراردادي و همه امتيازاتي را که داراست، در راه آماده ساختن عوامل و وسايل هوا و هوس و شهوات و تمنّيات و خواستههاي حيات طبيعي آنها [و نه فقط در ضرورتها] مستهلک بسازد... . (ترجمه و تفسير نهج البلاغه: ج23 ص271)
مدح:
... و يکثُرُ مقتُهُم أنفسَهُم و إنِ اغْتَبَطُوا بِما رُزقوا ( نهج البلاغة: خطبه 113).
دشمني آنها (پارسايان) با نَفسهاي امارهشان فراوان است، اگر چه به آنچه به آنان روزي شده است، مورد غبطه باشند.
علّامه در تفسير اين عبارات چنين مينويسد:
با توجّه به علّت اساسي خصومت و بدبيني در باره خود طبيعي (مدير غرايز طبيعي که «نفس امّاره» ناميده ميشود) ميتوان گفت: هر اندازه که انسان در اين دنيا از امتيازات بيشتري برخوردار شود و هر اندازه که بيشتر مورد غبطه بوده باشد ، ميبايد بر بدبيني و