استعدادها و فعاليتهاي دروني خود ناتوان گشت، ترديدي نيست که از تجمّع و تشکّل بروني با ديگر افراد جامعه ـ که احساس ارتباط با آنها براي اکثريت افراد معمولي، دشوار، بلکه امکانناپذير است ـ، ناتوانتر خواهد بود.
تشبيه دوم: ـ که واقعاً از لحاظ ظرافت، بسيار شگفتانگيز است ـ اين است که امير المؤمنين عليه السلام احساس راحتي و نجات آن مردم را در هنگام جنگ به وسيله پراکنده شدن از پيرامون آن حضرت، به احساس راحتي و نجات زني که بچّه بزايد، تشبيه فرموده است. اين احساس، خيلي راحتبخش و بسيار لذيذ است؛ زيرا زن در موقع زايمان، بچّه را عامل قرار گرفتن خود در مرز زندگي و مرگ ميبيند و همين که آن بچّه را زاييد، مانند اين است که عامل مرگ و درد و اضطراب را از خود دور کرده است ( ترجمه و تفسير نهج البلاغه: ج17 ص206 ـ 207).
علّامه، اين دو تشبيه زيبا را از کلام امير المؤمنين عليه السلام استخراج نموده و به توضيح آنها پرداخته و ضمن مشخّص کردن ارکان تشبيه، وجه شبه آن را به زيبايي بيان کرده است.
مورد ديگر، تشبيهي است که امير المؤمنين عليه السلام در مورد طلحه به کار برده و به منظور مشخّص نمودن ذات اصلياش، او را به گاو تشبيه کرده است. هر چه در تشبيه، صفاتي که در مشبّهٌ به ذکر شده، واضحتر باشد، تشبيه رساتر است؛ چرا که هدف از تشبيه، آشکارتر کردن صفت يا صفاتي است که در مشبّه وجود دارد و به وسيله وضوح اين صفات در مشبّهٌ به، انتقال مقصود گوينده، بهتر انجام ميپذيرد.
لا تلقَينَّ طلحةَ فأنّک إنْ تلقُهُ تجِدهُ کالثَّورِ عاقِصاً قَرْنَهُ يرکبُ الصَّعبَ و يقولُ هو الذَّلول
( نهج البلاغة: خطبه۳۱).
با طلحه ديدار مکن؛ زيرا اگر او را ببيني، او را مانند گاوي خواهي يافت که شاخش را بر روي گوشش کج کرده است! و سوارِ کارهاي بسيار دشوار ميشود و آن را آسان و ناچيز خيال ميکند.
علّامه در مورد اين تشبيه و علّت آن چنين توضيح ميدهد:
مردم در مقام اهانت و دشنام به يکديگر، از اين گونه کلمات، بسيار بهرهبرداري ميکنند: خر، گاو، سگ... . البته با به کار بردن نام هر يک از اين حيوانات، صفت پست آن را به کسي که مورد دشنام قرار دادهاند، نسبت ميدهند. خر به عنوان نفهمي محض، گاو به عنوان نفهمي مخلوط با کبر و نخوت و... . مقايسه انسانهاي پست با حيوانات براي محسوس ساختن ناچيزترين نمونهاي از اوصاف رذل و وقاحتهاي آنان است، والّا اين دو موجود، به هيچ وجه قابل مقايسه حقيقي نيستند. چگونه ميتوان شير درنده را که پس از سير شدن، به راه خود ميرود، با جنايتکاران حرفهاي مقايسه نمود که اگر تمام مردم روي زمين را بکشند، خم به ابروي خود نميآورند و لذّت ميبرند و سپس با تمام بيحيايي، نام خود را قهرمان مينامند ! تشبيه طلحه به گاو، به جهت کبر و نخوتي است که در او بوده است. جمله بعدي امير المؤمنين عليه السلام علّتي است براي اتّصاف طلحه به آن صفت