بلاغت نهج البلاغه در شرح علّامه جعفري - صفحه 129

امير مؤمنان عليه السلام در يک دسته‌بندي در مورد انسان‌ها، گروهي از آنها را انسان‌هاي جاهلي معرفي مي‌کند که نام «عالم» به خود گرفته‌اند و صفات اين دسته از مردم را بر مي‌شمرد تا اين كه به اين عبارت مي‌رسد: «... و ذلک ميتُ الأحياءِ» ( نهج البلاغة: خطبه۸۷)؛ و اوست مرده‌اي در ميان زندگان.
علّامه، اين حُسن تعبير امير مؤمنان عليه السلام را درباره انسان‌هاي عالم نما، تحسين کرده و مي‌گويد:
هيچ تعبيري درباره آن صيادان، مناسب‌تر از اين تعبير (مردگاني در ميان زندگان) پيدا نمي‌شود ( ترجمه و تفسير نهج البلاغه: ج14 ص121).

جمع‌بندي

علّامه جعفري، نهج البلاغه را در عالي‌ترين سطح بلاغت و فصاحت مي‌داند و معتقد است اگر بلاغت، اساسي‌ترين رکن نهج البلاغه نباشد، قطعاً يکي از ارکان عظمت اين کتاب است؛ زيرا واقعيات و حقايق را در زيباترين اسلوب بيان کرده است. بر اين اساس، مسائل بلاغي قابل توجّه در تفسير علّامه را مي‌توان در دو بخش معاني و بيان، مورد بررسي قرار داد. در بُعد معاني، ايشان در تفسير خويش ضمن اين که توجّه به شرايط عصري و مقتضاي حال مخاطب را در کلام امير مؤمنان عليه السلام در نظر گرفته، به اغراض گوناگوني که متکلّم بر اساس آن سخن مي‌گويد، اشاره مي‌کند و چگونگي ساختار جمله ـ که از نظر بلاغي، تأثير مستقيم بر مفهوم آن مي‌گذارد ـ و همچنين ايجاز کلام را ـ که باعث افزايش بلاغت آن مي‌شود ـ در تفسير، مورد لحاظ قرار مي‌دهد.
در باب علم بيان نيز آنچه بيشتر از همه، توجّه علّامه را به خود جلب نموده، تشبيهات زيبا و رساي امير مؤمنان عليه السلام است که به کرّات در کلام ايشان مشاهده مي‌شود و علّامه با بيان وجه شبه به بهترين نحو، آنها را تبيين کرده و مقصود علي عليه السلام را بيان مي‌کند. مفسّر، ضمن توجّه به تمامي اين امور بلاغي بيان مي‌دارد که کلام امير مؤمنان عليه السلام با بهترين اسلوب بيان ممکن، ايراد شده و در واقع، بلاغت اصلي کلام ايشان در «بيان مضامين و محتواي بسيار عالي در قالب کلمات معمولي» است.

صفحه از 130