The essential challenge to historians of the early Islamic period is to reconcile these undeniably useful observations with historical evidence that Wansbrough has not admitted into his analysis. Because of the relentless opacity of his own writing style it is tempting to ignore this challenge, but the implication s of his argument are too far-reaching to permit such self -indulgence.
It is important to recognize that his analysis was guided predominantly by generalizations drawn from the history of the biblical text, which were then applied to Muslim scripture.
The purpose of the present study is to call attention to some types of evidence that Wansbrough did not take into account and that seem to contradict the historical conclusions that he has drawn from his essentially ahistorical analysis.
چالش اساسي مورخان دوره اوليه اسلامي اين است که اين ملاحظات و مشاهدات بيترديد سودمند را با شواهد تاريخي آشتي بدهند؛ شواهدي که ونزبرو در تحليل خويش نپذيرفت. به علت ابهام شديد سبک نوشتاري او، وسوسهکننده است که اين چالش را ناديده بگيريم؛ اما پيامدهاي استدلال او آن چنان گسترده هستند که چنين خودخواهي را اجازه نميدهند. در اين بررسي بايد توجه داشت که تحليل هاي تاريخي او، به طور کلي تحت تأثير اين پيشفرض است که تاريخچه تدوين کتاب مقدس بر قرآن، قابل تعميم است.
آنچه مقابله با آن بسي دشوارتر است، نتيجه اي است که ونزبرو آشکارا ذکر نکرده، اما از سخنان او استتناج مي شود و آن اينکه تمام احاديث مسلمانان درباره تاريخ اوليه متن قرآن، جعلي هوشمندانه است؛ جعلي که بسيار زود موثر واقع شد و هيچ ردّي بر خلاف آن، از شواهد مستقل عصر حاضر، باقي نگذاشت تا آن را فاش کند.
بحث مهم مرتبط با اين مطلب، تاريخگذاري نسخههاي اوليه قرآن است. اگر ونزبرو درست بگويد که تقريباً يک قرن و نيم سپري شد پيش از آنکه متن مقدس مسلمانان به صورت متداول و حقيقي تثبيت و رايج گردد، آن گاه هيچ يک از نسخههاي خطي موجود را نميتوان به دوره اموي و يا حتي اوايل دوره عباسي نسبت داد. به طور خاص يک نسخه جدلانگيز در دهه هفتاد در صنعا کشف شد که براي آن تاريخي در حدود سال هاي ????( در حدود پايان قرن هشتم) پيشنهاد شده در حالي که بنا بر نظر ونزبرو، اين تاريخ، پذيرفتني نيست و تاريخ صحيح سال ها بعدتر است و بايد در دورهاي متأخرتر کپي شده باشد.
هدف تحقيق حاضر اين است تا شواهدي تاريخي ارائه کند که ونزبرو به آنها توجه نکرده و با برداشت هاي تاريخي او، در تعارض مي باشند.