جهاد ابتدايی در قرآن و سيره پيامبر (ص) - صفحه 15

دانسته شده‌اند. بنا بر اين، دسته سوم از آنان، يعني مشرکيني که پيماني با مسلمانان نداشته‌اند تا به آن وفادار بمانند، همچنان تحت اطلاق اوامر چهارگانه فوق باقي مي‌مانند، و حمله و جهاد ابتدايي نسبت به اين دسته واجباست.
پاسخ آن است که آيه محلّ استدلال، در مقام بيان تکليف نسبت به اين دسته سوم نيست. و به تصريح علماي اصول فقه، در چنين مواردي مقدّمات حکمت تمام نبوده و اطلاق‌گيري صحيح نخواهد بود ۱ .
قاتِلُوا الَّذينَ لا يؤْمِنُونَ بِالله وَ لا بِالْيوْمِ الْآخِرِ وَ لا يحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ الله وَ رَسُولُهُ وَ لا يدينُونَ دينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْکتابَ حَتَّى يعْطُوا الْجِزْيةَ عَنْ يدٍ وَ هُمْ صاغِرُون؛ ۲
با کسانى از اهل کتاب که به خدا و روز بازپسين ايمان نمى آورند، و آنچه را خدا و فرستاده اش حرام گردانيده اند حرام نمى دارند و متدين به دين حق نمى گردند، کارزار کنيد، تا با [کمالِ ] خوارى به دست خود جزيه دهند.
دلالت يا عدم دلالت اين آيات بر وجوب جهاد ابتدايي در پرتو شأن و سبب نزول آن دانسته مي‌شود. صاحب تفسير مجمع البيان مي‌گويد:
اين آيه در وقتى نازل شد که رسول خدا صلي الله عليه و آله دستور جنگ با روميان را صادر فرمود و به دنبال آن به جنگ تبوک رفتند. و برخى گفته اند اختصاص بدان جنگ ندارد و به نحو عموم نازل شده است. ۳
نکاتي که در باره اين آيه مي‌توان گفت آن که: اوّلاً طبرسي قول به تعميم مفاد آيه را با تعبير «قيل» بيان مي‌کند که نمايان‌گر عدم اعتقاد تفسيري خود او است؛ ثانياً با مراجعه به تاريخ زندگاني رسول الله و تأمّل در اين که غزوه تبوک نام نبردي است که «رسول خدا با گروه بسيارى به خونخواهى جعفر بن ابى طالب تا تبوک شام رهسپار شد» ۴ به جرأت مي‌توان ادّعا کرد که اين آيه نيز بر جهاد ابتدايي، يعني نبردي بي‌سابقه و بدون پيش دستي دشمنان، دلالت آشکاري ندارد. علاوه بر آن که امر به قتال در اين آيه مطلق بوده و اختصاص به آغاز نبرد از سوي مسلمانان ندارد.
يا أَيهَا النَّبِي جاهِدِ الْکفَّارَ وَ الْمُنافِقينَ وَ اغْلُظْ عَلَيهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصير؛ ۵
اى پيامبر، با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگير، و جايگاهشان دوزخ است، و چه بد سرانجامى است.
علامه طباطبايي با تکيه بر اين نکته ادبي که «جهاد» و«مجاهدت» به معناى نهايت سعى و کوشش در مقاومت است، تا آنجا که گاه ممکن است منتهى به کارزار شود. لکن استعمال آن در قرآن کريم بيشتر در معناى کارزار شايع است؛ هر چند در غير اين معنا نيز استعمال شده، مي‌فرمايد:

1.ر. ک : کفاية الاصول، ص ۲۴۷.

2.سوره توبه، آيه ۲۹.

3.مجمع البيان، ج ۵، ص ۳۴.

4.تاريخ اليعقوبي، ج ۱۲، ص ۶۷ .

5.سوره توبه، آيه ۷۳، تکرار آيه در سوره تحريم، آيه ۹.

صفحه از 19