عوامل رسمي کنترل اجتماعي، ميپردازد. برچسبزني نظريهاي فرايندي است و تحليلهاي آن بر واکنشهاي ديگرانِ مهم (کساني که قدرت تعريف رفتار کسي و برچسبزدن به او را دارند) نسبت به افراد يا کنشها و ارزيابي منفي از آن متمرکز است. برطبق اين نظريه، برچسبزدن به شخص ممکن است وي را به سوي رفتار در جهت نقش مرتبط با برچسب، هدايت کند، حتي اگر آن صفت کوچکترين شباهتي با وي نداشته باشد. مردم معمولاً از برچسبهاي شناخته شده براي عموم، استفاده ميکنند که ممکن است در مورد فرد صادق باشد يا نباشد. اين فرايند باعث ميشود رفتار مردم و تعاملات آنها را با فرد برچسب خورده دچار تغيير سازد. ۱
حديث
روشن است که نقطه محوري بحث ما در احاديث، احاديث اجتماعي (احاديث مربوط به رابطه انسان با انسانهاي ديگر)، آن هم از نوع گزارههاي توصيفي است. البته ممکن است از گزارههاي دستوري و هنجاري نيز نکاتي در توصيف و تفسير پديدههاي اجتماعي به دست بيايد؛ ولي به هر حال، مقصود اصلي ما، احاديث اجتماعي توصيفي است. ۲
در اين پژوهش مفاهيمي که ما با آن مفاهيم به جستجوي حديثي پرداختيم، عبارت بودند از: غيبت (به معناي سخن گفتن در نبود کسي)، تهمت (نسبت دادن لقبي که در فرد نباشد)، تجسس (دقت بدون دليل در زندگي افراد)، تطير (فال بد زدن به فرد)، نبز (لقبهاي زشت)، هلاکت، تَشِيعَ الْفاحِشَةُ (اشاعه فحشا)، روايت کردن عليه کسي (داستانسرايي)، کراهت، استهزا (مسخره کردن فردي)، سرزنش، حيا، تسميه (نامگذاري)، اهان (اهانت کردن)، آبرو.
روششناسي (تحليل محتوا)
چارچوب روشي پژوهش
ما در اين تحقيق، بر اساس روش تحليل محتواي کيفي، با رعايت اصول و شرايط کلي حاکم بر آن، يعني مقولهبندي و طبقهبندي آن اين پژوهش را انجام خواهيم داد. به عقيده برلسون، تحليل محتوا، نوعي فنآوري پژوهشي است براي توصيف عيني منظم است و تشريح کمي، محتواي آشکار پيام. ۳ در تعريف برلسون، واژه پيام، اشارهاي به کليد دادههاي موجود است؛ مانند مطالب مکتوب برنامههاي رسانهها، مصنوعات و هر چيزي که بتوان آن را مجموعهاي واحد به شمار آورد. ۴ ويژگيهاي منظم بودن، عيني بودن و مقداري بودن، در تعريفي که هر فهرستي از فن تحليل محتوا ميدهد، قابل رؤيت است:
1.Dictionary of Education.
2.مناسبات جامعهشناسي و حديث، ص ۱۰.
3.Berelson ۱۹۵۴: ۴۸۹.
4.نحوه انجام تحقيقات اجتماعي، ص ۳۱۶.