در «نظريه تعارض شناختي» نيز به همين نکته اشاره شده است که فرد نياز به ارزشمند بودن در جامعه دارد و زماني که برچسبي بر او ميخورد، او از طرف جامعه تحت فشار قرار ميگيرد و در درون خويش نيز خود را شايسته احترام ميبيند (که در هر انساني به صورت غريزي وجود دارد). در اين صورت، او بين اين دو شناخت؛ شناخت خود از خويش و شناختي که جامعه با برچسبزدن به او دارد، تعارض پيدا ميکند و باعث فشار رواني ميشود.
نظريهپردازان برچسبزني بر اين باورند که دار و دسته نوجوانان کجرو با برچسبزني، پايبندي فرد را به گروه، تقويت ميکنند و در اين صورت، فرد برچسبخورده، تحت فشارهاي رواني قرار ميگيرد و از طرفي، وقتي کسي کجرو پنداشته شد، جامعه، همه اعمال (حتي رفتارهاي متعارف) و ويژگيهاي او را با بدبيني مينگرد و اين خود، عامل و باعث وارد شدن فشارهاي رواني بر فرد ميشود. ۱
با توجه به اين نظريه، زماني که به فردي برچسبزده ميشود، دچار دو شناخت متعارض از خويش ميگردد: اول، شناختي که خودِ فرد از خودش دارد؛ و ديگري، شناختي که ديگران به او نسبت دادهاند، و اين دو با هم در تعارض است و سبب ايجاد فشارهاي رواني براي فرد برچسبخورده ميشود.
اين مضمون، در حديثي از امام صادق عليه السلام بيان شده است. امام عليه السلام در کلام نوراني خود بر تقويت روحيه يکي از ياران خود به نام ابوبصير ـ که از فشار رواني برچسبهاي رواني واردآمده بر شيعيان گله ميکرد ـ پرداخته است. در اين حديث ـ که محمد بن سليمان، از پدرش نقل کرده ـ ميخوانيم:
نزد امام صادق عليه السلام بودم زماني که ابوبصير بر امام عليه السلام وارد شد... گفتم: فدايت شوم! همانا ما را ملقب به القابي کردهاند که کمر ما به سبب آنها، شکسته و ما به واسطه آن القاب، دلمرده شدهايم و زمامداران نيز به سبب همين القاب (که بر ما گذشته شده)، به دليل آنچه فقيهان آنها برايشان روايت کردهاند، ريختن خون ما را حلال ميدانند. امام صادق عليه السلام فرمود: «آيا (نسبت دادن شما به) رافضي را ميگويي؟». گفتم: آري. فرمود: «نه. به خدا سوگند! آنها شما را به اين نام نخواندهاند؛ بلکه خدا، شما را چنين ناميده است! اي ابا محمد، آيا نميداني که هفتاد مرد از بنياسراييل، آن گاه که گمراهي فرعون و قومش برايشان ثابت شد، آنها پس به موسي عليه السلام پيوستند و سپس، هدايت شدند؟... پس در لشکر موسي عليه السلام، به خاطر اين که فرعون را رها کرده بودند، رافضه ناميده شدند و اين هفتاد نفر، از جهت عبادت و شدت دوست داشتن موسي عليه السلام و هارون و فرزندان آنها، در لشکر موسي عليه السلام، بالاترين درجه را داشتند...».۲
ابتدا لازم است به اين نکته اشاره شود که واژه «نبز» به معناي لقب، آمده است. در مراة العقول، آمده است:
1.۱ . جرم و جرمشناسي، ص ۱۹۶.
2.۱ . الکافي، ج ۸ ، ص ۳۳ ـ ۳۶، ح ۶.