کشاند.
صاحب الترغيب، در شرح اين حديث، ميگويد:
يعني هر گاه زمامدار در پي شکهاي خود نسبت به افراد برود، آنان را بر انجام دادن گناه، گستاخ مينمايد و باب جرم و جنايت را به رويشان ميگشايد 1 . 2
در توضيح اين حديث، آمده است:
هنگامي که [زمامدار] مردم را به سبب بدگمانياي که به آنها دارد، متهم کند و اين بدگماني را در ميان آنان، آشکار کند، اين کار، مردم را به سوي انجام دادن آن گمان بد ميکشاند و آنها را فاسد ميکند. 3
اين حديث نيز در ادامه توضيحاتي که درباره حديث اول بيان شد، قرار دارد. در اين حديث، پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرموده است که اگر امير يا فرمانده ـ که صاحبان قدرت در جامعه به شمار ميآيند ـ در پي شک خود در ميان مردم باشند، مردم را به فساد ميکشانند. در کتابهاي لغت نيز «الريبه» را شکي که همراه با تهمت باشد، معنا کردهاند. در حقيقت، تفاوت ميان «الريبه» و «الشک» را در همين ميدانند که الريبه شک همراه با تهمت است. 4
در حديث ديگري از امام علي عليه السلام نيز اين مضمون بدين صورت آمده است که:
هر کس بر سر زبانها بيفتد، نابود ميشود. 5
در کتابهاي لغت «هلک» به معناي شکستن و فروافتادن، معنا شده است که دلالت عالم دارد و هم شامل شخصيت اجتماعي افراد ميشود ـ که در مباحث بعد به آن اشاره ميکنيم ـ ، و هم باعث در هم شکستن شخصيت و روحيه رواني افراد ميشود. 6 در حديث نقل شده نيز فشارهاي روانياي که بر فرد ميآيد و به جنبههاي آن، اشاره شده است. در مجموع، حديثهاي بالا ميتوانند به شکلي بيانگر ايجاد هويت کجروانه در اثر برچسب باشند؛ چون هيچکدام از حديثها به تنهايي اين دلالت قوي را ندارند.
3. آثار اجتماعي برچسب زدن
1.۱ . ميزان الحکمة، ج ۹، ح ۱۴۷۰۶؛ به نقل از: الترغيب والترهيب، ج ۳، ص ۲۴۱، ح ۱۳.
2.۱ . ابتغي الريبه: طلب الشکوک. كوقعهم في الضلال، معناه: الحاکم إن أدخل الأوهام والظنون السيئة علي قومه، جرْأهم علي الفسوق وفتح لهم باب الإضرار والإجرام (پانوشت: الترغيب والترهيب، به نقل از ميزان الحکمة).
3.۱ . اذا اتهمهم و جاهرهم بسوءالظن فيهم، اداهم ذلک الي ارتکاب ما ظن بهم، ففسدوا.. ( النهايه في غريب الحديث، ج ۲، ص۲۸۶؛ لسان العرب، ج ۱، ص ۴۴۲).
4.۱ . الحاشية علي الکشاف، ص ۱۱۳؛ الفروق اللغوية،ص ۲۶۴.
5.۱ . بحار الأنوار، ج ۷۵، ص ۱۱، ح ۷۰.
6.۱ . معجم مقاييس، ج ۶، ص ۶۲ ؛ مطالب السوول في مناقب آل الرسول، ص ۳۷۸؛ الفصول المهمة،ج ۱ ص ۵۵۷.