آموزه‌های دينی و نظريه برچسب‌زنی (تحليل محتوای گزاره‌های حديثی) - صفحه 127

نظر مي‌رسد.
در حديث ديگري از امام صادق عليه السلام نيز به اين مضمون، اشاره شده است:
مَنْ رَوي عَلَي مُؤمِنٍ رِوَايةً يرِيدُ بِهَا شَينَهُ وَ هَدْمَ مُرُوءِتَهِ لِيسْقُُطَ مِنْ أعْينِ النَّاسِ أخْرَجَهُ الله مِنْ وَلَايتِه إِلَي وَلَايةِ الشَّيطَانِ فَلَا يقْبَلُهُ الشَّيطَان.۱مفضل بن عمر مي‌گويد: حضرت صادق عليه السلام به من فرمود: «هر مطلبي را عليه مؤمني بگويد، و قصدش از اين کار، بردن آبرو و از بين بردن شخصيت اجتماعي او باشد، تا او را از چشم مردم بيندازد، خداوند، او را از ولايت خود به سوي ولايت شيطان بيرون مي‌راند و شيطان هم او را نمي‌پذيرد».۲
اين حديث به کساني اشاره دارد که قصدشان از بين بردن شخصي اجتماعي و زير سؤال بردن اعتبار افراد باشد و اين مضمون در نظريه برچسب‌زني آمده است. در کتاب‌هاي لغت نيز «المروءة» به معناي شخصيت اجتماعي و اعتبار فرد، آمده است. ۳

2 ـ 3. مشکل شدن تفاهم فرد برچسب‌خورده با جامعه

يکي ديگر از نکات مورد توجه در نظريه برچسب‌زني، مشکل شدن تفاهم فرد برچسب‌خورده با جامعه است؛ بدين شکل که برچسب اين نظريه، برچسب کجرو خوردن به يک فرد در ميان مردم، «دو پيامد ناگوار عمده را براي او در پي دارد: نخست، ديگران، حتي به رفتارهاي متعارف وي با بدبيني مي‌نگرند و رفتارهاي تفاوت و گاه نامناسبي را نسبت به او در پيش مي‌گيرند و به اصطلاح، اصل را در ارزيابي رفتار وي بر فساد مي‌گذارند». ۴ دوم، رفتاري متفاوت و گاه نامناسب را نسبت به او در پيش مي‌گيرند. ۵ و فرد کجرو، احساس مي‌کند که ديگر نمي‌تواند به جامعه، روي بياورد و جامعه نيز او را نمي‌پذيرد. لذا نسبت به جامعه، بدبين مي‌شود.
در حديثي از امام علي عليه السلام مي‌خوانيم:
هر کسي با مردم، چنان رفتار کند که خوش ندارند؛ [مردم] درباره او ندانسته سخن مي‌گويند.۶
در حقيقت،‌اين حديث به جنبه مشکل شدن تفاهم فرد برچسب‌خورده با جامعه و همچنين،‌جامعه؛ چرا که جامعه بر اساس برچسبي که به او زده شده، ديگر حاضر به تفاهم با او و فهم او نيست. امّا اين، يک

1.۱ . الکافي،‌ ج ۲، ص ۳۵۸.

2.۱ . امالي صدوق، ترجمه کمره‌اي، ص ۴۸۶.

3.۱ . مفردات غريب القرآن، ص ۴۶۶؛ لسان العرب، ج ۱، ص ۱۵۴.

4.۱ . جامعه‌شناسي کجروي، ص ۴۲۷.

5.۱ . همان، ص ۱۳۸، ۴۲۸.

6.۱ . غررالحکم، ج ۵، ص ۳۷۹ و ج ۶، ص ۲۸۹؛ الغرر و العرر، ص ۶۹؛ منهاج البراعة، ج ۳، ص ۲۷۵؛ بحارالأنوار، ج ۷۲، ص ۱۵۱.

صفحه از 138