آموزه‌های دينی و نظريه برچسب‌زنی (تحليل محتوای گزاره‌های حديثی) - صفحه 128

روي سکه است و از طرف ديگر، نگرش‌ها و طرز تلقي‌هاي آسيب‌سازان نيز در اين فضاي عدم تفاهم، نسبت به جامعه، متفاوت مي‌شود و ديگر نمي‌تواند با جامعه، تفاهم برقرار کند.
در حديثي ديگر، امام صادق عليه السلام مي‌فرمايد:
ريشخند‌کننده مردم، اميد دوستي صميمانه نداشته باشد.۱
امام سجاد عليه السلام نيز مي‌فرمايد:
هر کس مردم را به آنچه دارند، نسبت دهد، مردم به او آنچه را که ندارد نسبت مي‌دهند.۲
در اين دو حديث نيز مانند حديث نخست به تفاهم نداشتن جامعه با فرد کجرو و به عکس تفاهم نداشتن فرد کجرو با جامعه، اشاره دارد.

4. مباني تحليل رفتار

1 ـ 4. نقش ظرفيت‌ها در ارزيابي رفتار

يکي از نکات مهمي که نظريه‌پردازان برچسب‌زني به آن توجه کرده‌اند. نقش ذهنيات در ارزيابي ديگران است. نمونه اين ارزيابي رفتار برداشتي است که ديگران در باره جوانان دارند. يک نمونه از اين که جامعه ظرفيت‌هاي فردي را مدخليت مي‌دهد، برخوردي است که درباره جوانان دارد. براي توضيح اين مطلب، بايد اشاره شود که چون نوجوانان و جوانان در سنين شکل‌گيري و کمال‌يابي شخصيت خود هستند، اين سبب مي‌شود که جامعه، خود را «در تبيين نوع جرم‌ها و خطرهاي ناشي از آن و در نتيجه، نوع مقابله با آنها، با پيچيدگي‌هاي متعددي، از جمله موارد زير، مواجه ببيند و نسبت به آن، بيشتر حساب باشد»:
«به سبب اختلالات مربوط به بلوغ و تغيير ارزش‌هاي ناشي از تغيير سن، نوجوانان و جوانان، با شدت بيشتري در معرض ناکامي، تعارض در زندگي، احساس حقارت و... قرار دارند. مواردي که هر يک، خود نوعي انگيزه و محرک کجروي هستند و آنان را با شدت بيشتر در معرض درگير شدن در کجروي قرار مي‌دهد؛ و اين، آسيب‌سازان را آسيب‌سازاني )فعال) معرفي مي‌کند». ۳
قرار داشتن آنان در سنين جامعه‌پذيري، امکان اصلاح رفتار را در آنان، تقويت مي‌کند و همين نکته، سبب مي‌شود که جامعه، نوع برخورد با آنان را از نحوه مقابله با کجروان بزرگ‌سال، متمايز مي‌سازد و وظيفه ابتدايي خويش را فراهم آوردن زمينه کامل‌شدن جامعه‌پذيري در اين افراد مي‌بيند و بر همين اساس، از برخورد کنترلي محض اجتناب کرده، به گونه‌اي عمل مي‌کند که «راه بازگشت براي بزه‌کاران جوان، باز باشد و آنها به مجرمان حرفه‌اي، بدل نشوند». ۴

1.۱ . مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۳۱۶.

2.۱ . همان، ج ۱۱، ص ۳۱۶.

3.۱ .جامعه‌شناسي کجروي، ص ۲۲۰.

4.۱ . در خصوص نکات فوق، ر. ک : آسيب‌شناسي اجتماعي، ص ۱۷۰؛ مباني جامعه شناسي، ص ۲۲۵ (به نقل از جامعه‌شناسي کجروي، ص۲۲۱).

صفحه از 138