در کتابهاي لغت حيا، عبارت از کنارهگيري از فعل قَبيح، به خاطر ترس از سرزنش است. ۱ و همچنين راغب اصفهاني نيز به همين مضمون اشاره کرده است. ۲ فرد بيحيا، براي حضور ديگران، هيچ ارزشي قايل نيست و نظارت آنان، او را از انجام دادن کار قبيح، باز نميدارد، حيا يکي از مفاهيم اسلامي است که بر اين طبيعت اثرپذير، دلالت دارد. تعريف پيشگفته نشان ميدهد که مفهوم حيا اين نکته را ميرساند که انسان به خاطر ترس از قضاوت ديگران برخي کارها را انجام نميدهد. ۳
5. علل و اهداف برچسبزني
نظريهپردازان برچسبزني، در پي آناند که به چه دليلي و با چه هدفي افراد در معرض برچسب خوردن قرار ميگيرند. به نظر هاوارد بکر، خصوصيات کجرو، ميتواند يکي از علل برچسبزني به افراد باشد. بکر ميگويد اين گونه نيست که برچسبزدن، ناشي از خودِ رفتار باشد. گاهي جامعه به هر دليل، به افرادي يا يکسري رفتارهاي خاصي، واکنش نشان ميدهد. در حقيقت، گروههاي ذينفع، چون از افراد خاص يا رفتارهاي خاصي خوششان نميآيد، به برخي افراد، برچسب ميزنند. 4
«به نظر برخي محققان، اين وضعيت، بدان سبب است که اين نظريه، در اوضاع و احوالِ عاجز ماندن رويکرد پيشين (نظريه تضاد) از ارائه تبييني جامع و فراگير در باب کجروي، شکل گرفته است؛ عجزي که نوعي نوميدي را در خصوص کارآمد بودن انواع رويکردهاي تبييني موجود در باب کجروي، ايجاد کرده و زمينه را براي ايجاد تغييري اساسي در نوع نگاه به کجروي، آماده ساخته بود. اين تغيير، خود را در قالب روي گرداندن از «علت کجروي» و روي آوردن به فهم اين نکته نمايان ساخت که: چرا افراد در معرض «بزهکار ناميده شدن»، قرار ميگيرند (يعني موضعگيري نظريه برچسبزني). 5 امّا اين نظريه تا حد قابلتوجهي به ورطه نسبيگرايي فرو افتاد و مدعي شد که هيچ رفتاري را نميتوان به خودي خود، اشتباه، انحراف و بد قلمداد کرد». 6
در احاديث، به اين مضمون به روشني اشاره شده است. در حديثي از امام صادق عليه السلام ـ که در صفحات گذشته نيز به آن اشاره شده ـ آمده است. 7 در حديث اشاره شده است که فرد عليه مؤمن مطلبي نقل ميکند و قصدش از بين بردن اعتبار اجتماعي اوست.
در حديث ديگري از امام باقر عليه السلام آمده است:
کمترين چيزي که آدمي، بدان از ايمان به سوي کفر، خارج ميشود اين است که
1.۱ . مجمع البحرين، ج ۱، ص ۶۱۱ .
2.۱ . مفردات في غريب القرآن، ص ۱۴۰.
3.۱ . توحيد مفضل، ص ۱۰۳.
4.۱ . جرم و جرمشناسي، ص ۱۹۴ ـ ۱۹۵.
5.Psychology and … Wrighsman, L. S., et. Al. ۱۹۹۸, p ۱۲۴. به نقل از Americas Crime Sheley, J. F. (۱۹۸۵). Problem (به نقل از: جامعهشناسي کجروي، ص ۴۲۳).
6.۱ . آسيبشناسي اجتماعي، ص ۱۰۶؛ جامعهشناسي انحرافات، ص ۲۶، به نقل از همان، ص ۴۲۳ ـ ۴۲۴.
7.۱ . الکافي، ج ۲، ص ۳۵۸.