ابن بطريق (م 600 ق)، العمدة، قم: مؤسسة النشر الاسلامي، 1407ق، ص345 ـ 349.
ابن بطريق، خصائص الوحي المبين، تحقيق: شيخ مالک محمودي، قم: دار القرآن الکريم، 1417 ق،
ص175 ـ 182.
ابن طاووس (م664 ق)، اقبال الاعمال، تحقيق: جواد قيومي اصفهاني، قم: مکتب الاعلام الاسلامي، 1414ق، ج 2، ص 374 ـ 377.
ابن طاووس، الطرائف، الطبعة الاولي، قم: مطبعه الخيام، 1399ق، ص107ـ110.
ابن طاووس، سعد السعود، قم: منشورات الرضي، 1363، ص141 ـ 144 و 291.
ابن طاووس ، کشف الغمة، بيروت: دار الاضواء، 1405ق، ج 1، ص 307.
تحقيق: سيد احمد حسيني، نهج الايمان، مشهد: مجتمع امام هادي عليه السلام، 1418، ص172 ـ 175.
علامه حلي (م.726 ه)، الرسالة السعدية، تحقيق: عبد الحسين محمد علي، الطبعة الاولي، قم: کتابخانه آيت الله مرعشي نجفي، 1410ق، ص20.
ـــــ ، منتهي المطلب، بيجا، بينا، بيتا، ج 2، ص 612.
ـــــ ، کشف المراد، تحقيق: آيت الله حسن زاده آملي، الطبعة السابعة، قم: مؤسسة النشر الاسلامي، 1417ق، ص525.
علي بن يونس عاملي (م877 ق)، الصراط المستقيم، تحقيق: محمد باقر بهبودي، تهران: مکتبة المرتضوية، 1384، ج 1، ص 182ـ184 و 258.
محقق اردبيلي (م993ق)، زبدة البيان، تحقيق: محمد باقر بهبودي، مکتبة المرتضوية، ص 422 ـ 424.
اکنون پرسش مهم اين است که آيا ميتوان همه اخبار بيانگر نزول سوره دهر در شأن اهل بيت عليهم السلام را در همه اين منابع، جعل و نويسندگان آنها را جعّال و دروغپرداز يا گزارشگر دروغ و جعل دانست؟ چنين امري معقول و منطقي نمينمايد و پاسخ به اين پرسش، طبعاً منفي است.
2. شهرت روايي و تواتر معنوي
اگر سير نقل رواياتِ سبب نزول عليهم السلام سوره دهر را در گذر زمان دنبال نماييم، در مييابيم که اصل نزول سوره هَلْ أَتَى در شأن اهل بيت عليهم السلام ـ که قدر مشترک همه اعضاي اين خانواده حديثي است ـ ، با توجه به تعدد طرق نقل و کثرت راويانِ غالباً عامّي مذهبِ آن در هر طبقه، از حدّ شهرت و استفاضه گذشته و به تواتر معنوي نزديک گرديده است. از اين رو، ديگر جايي براي ترديد در صحت اصل اين موضوع باقي نميماند. نمودار زير نشاندهنده تعداد راويان اين مجموعه روايي در هر طبقه است. ۱
نمودار طبقهبندي برخي راويانِ روايات نزول سوره دهر در شان اهل بيت عليهم السلام:
1.براي تعيين طبقات، از کتابهاي طرائف المقال بروجردي؛ لسان الميزان و تقريب التهذيب ابن حجر؛ تذکرة الحفاظ و تاريخ اسلام ذهبي استفاده نمودهايم. ضمناً با توجه به اين که با گذر زمان بر تعداد روات آن در هر طبقه افزوده ميشود، در نمودار مزبور، تنها طبقات روات را تا اواخر قرن پنج دنبال نموديم.