رابطه اخلاق و سياست بررسى رويكرد ماكياوليستى بنى اميه
سال
بیست و چهارم / شماره پیاپی
210 /
صفحه
61-72
چکیده :
بررسى هم سخنى ها و شباهت هاى دو جريان فكرى اموى و ماكياولى در حوزه اخلاق و سياست، مسئله اصلى اين پژوهش است. هدف عمده از بررسى اين موضوع، اثبات اين مطلب است كه اصول سياست اموى، ارتباطى با سياست اصيل اسلامى نداشته و بسان سياست ماكياوليستى، مخالف رهيافت اسلام در حوزه اخلاق و سياست است. بنى اميه و به طور خاص معاويه، با اتخاذ اصولى همچون ارعاب به وسيله قتل و غارت، وعده و وعيدهاى فريبنده، دروغ بستن به صالحان، و ملعبه شمردن اصول اخلاقى، در سياست مسيرى را پيموده اند كه بعدها نيكولو ماكياولى (1469ـ1527) آن را تئوريزه كرده است. اين مقاله تلاش مى كند تا با نظر به جايگاه اخلاق در سياست در رويكرد ماكياوليستى، رفتار و رويكرد بنى اميه نسبت به اين مسئله را مورد بررسى و نقد قرار دهد. روش مقاله در مراجعه به آراء ماكياولى و عملكرد بنى اميه، استنادى، و در تبيين محتوا توصيفى ـ تحليلى خواهد بود.
کلیدواژههای مقاله :اخلاق، سیاست، بنی امیه