حزب از منظر انديشه سياسى اسلامى رويكرد كلامى، فقهى و فلسفى
سال
بیست و یک / شماره پیاپی
172 /
صفحه
47-68
چکیده :
در برداشتى عام از معناى لغوى واژه «حزب» مى توان حزب را يك پديده كهن دانست كه اختصاص به هيچ تمدنى نداشته، بلكه از آنجا كه تأسيس اجتماع و هر جامعه اى (از جمله جامعه اسلامى) به نوعى وجود داشته است. اما همزمان با ليبرال دموكراسى غربى، حزب در ادبيات سياسى مفهوم نوينى پيدا كرد. بعد از شكل گيرى احزاب نوين در جوامع اسلامى، چيستى، چرايى، چگونگى و مشروعيت حزب در انديشه سياسى اسلامى همواره مورد مناقشه متفكران سياسى اسلامى بوده است.
در اين مقاله تلاش شده تا با واكاوى مفهوم لغوى و اصطلاحى حزب در ادبيات سياسى كهن، اسلامى و غربى، و بررسى مبانى آنها، و ارائه يك مفهوم نوين و جهانشمول از حزب، در نهايت جايگاه حزب از منظر كلامى، فقهى و فلسفى اسلامى تبيين گردد.
نگارنده، با توجه به فراهم بودن مقتضيات شرعى و عقلى براى وجود احزاب در درون مبانى اسلامى، وجود حزب و آزادى عمل آنها را در درون جامعه اسلامى مثبت ارزيابى كرده است. هدف و روش اين پژوهش، بررسى فرضيه مطرح شده با بهرهگيرى از منابع اسلامى و با روش توصيفى ـ تحليلى مى باشد.
کلیدواژههای مقاله :حزب، حزب اللّه، حزب الشيطان، رقابت سياسى، قدرت سياسى، انديشه سياسى اسلامى