از منظر اين آيه، کساني که از بينايي و شنوايي دروني برخوردارند، به علم حقيقي و سازنده ـ که متضمن حقانيت اسلام است ـ دست مييابند، و لذا به آنچه اين آيين آسماني بدان دعوت ميکند، ايمان ميآورند و اخلاق رفتار خود را با آن منطبق ميسازند، ولي اشخاصي که از بينايي و شنوايي دروني محروماند، قادر به تشخيص حقانيت اسلام و ايمان به آن نيستند. از اين رو، دعوت پيامبران الهي را نميپذيرند.
5. مؤمنِ خوشرفتار، کافر بدرفتار
عالمِ حقيقي کسي است که به حقايقي که اسلام انسان را بدان دعوت ميکند، ايمان دارد و نيکي ميکند و در مقابل، جاهل بيايمان و بدکردار است:
وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَلَا الْمُسِي ءُ قَلِيلاً مَا تَتَذَكَّرُونَ؛ ۱
نابينا و بينا مساوي نيستند و [همچنين] آنان که ايمان آورده و کارهاي شايسته کردهاند نيز با مردم بدکردار مساوي نيستند، چه کم متذکّر ميشويد!
اين آيه، پنجمين بيان قرآن در مقايسه عالم حقيقي و جاهل است. بر اساس آن، عالم حقيقي کسي است که بصيرت و بينشي دارد که حقايق نوراني اسلام را ميبيند و به آن ايمان ميآورد و به مقتضاي آن، کارهاي شايسته انجام ميدهد. چنين شخصي را به هيچ وجه نميتوان با کسي که ديده بصيرت او کور است و از ايمان و عمل صالح برخوردار نيست، مقايسه کرد.
جمعبندي ويژگيهاي عالم و جاهل
حاصل جمعبندي آياتي که به آنها اشاره شد، اين است که از نظر قرآن هر علمي باارزش، و هر عالمي بهتر از جاهل نيست، بلکه نشانه علم سودمند و عالم ارزشمند، حياتِ معنوي، نورانيتِ جان، حقبيني، حقباوري، خداترسي، شبزنده داري به عبادت و نيکوکاري است. و علامت جهل و جاهل، مرگ معنوي، تاريکي جان، نديدن حق، باور نداشتنِ حقيقت، بيپروايي از خدا و تبهکاري است.
ارزش نبودن مطلق عام
آنچه اسلام در چهارده قرن قبل درباره ارزش نبودن مطلق علم و معرفت ارائه کرده، امروز بيش از هر وقت ديگر براي جهانيان قابل فهم است. امروز، علم به صورت يک ابزار خطرناک در جهت انحطاط و سقوط انسانيت به کار گرفته ميشود.
با اندکي تأمّل، به سادگي ميتوان دريافت که در جهان امروز، علم، چه آفاتي را بر جامعه بشر تحميل کرده و شمشير دانش در کف قدرتهاي بزرگ جهان چه به روز انسان آورده است، و دزدهايي که براي غارت مادّه و معناي انسان از چراغ دانش بهره ميگيرند، چگونه با قساوت و سنگدلي به هيچ چيز و هيچ کس رحم نميکنند!