2. پيوند عقل و علم
دومين پيام آيه ياد شده، اين است که ميان عقل و علم پيوندي ناگسستني وجود دارد. اين پيام را از ذيل آيه، يعني جمله إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبَابِ ميتوان برداشت کرد؛ زيرا آغاز آيه اشاره به اين است که علم، نوري است که انسان را به انس با خداوند متعال و شبزنده داري هدايت ميکند و عالمي اين چنين با جاهل بيگانه از خدا، قابل مقايسه نيست. در ادامه آمده است: إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبَابِ؛ يعني تنها صاحبان «لبّ» و عقل ميتوانند درستي اين سخن را درک کنند و پند گيرند و در زندگي به کار بندند. بنا بر اين، عقل با علم سودمند همراه است و اين دو با هم پيوندي ناگسستني دارند.
گفتني است که در روايتي از امام کاظم عليه السلام با استناد به آيهاي ديگر، پيوند عقل و علم با صراحت بيان شده است. امام، در اين روايت، خطاب به يکي از ياران خود، به نام هشام ميفرمايد:
يا هِشامُ! إِنَّ العَقلَ مَعَ العِلمِ؛۱
اي هشام، همانا خرد با دانش است.
و در ادامه بر اين اثبات پيوند عقل و علم به اين آيه استناد فرموده است:
وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا يَعْقِلُهَا إلّا الْعَالِمُونَ؛ ۲
و اين مثالها را براي مردم ميزنيم و جز دانايان، آن را در نمييابند.
براي تبيين استدلال امام عليه السلام ملاحظه دو آيه پيش از آن ضروري است:
مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ * إِنَّ اللهَ يَعْلَمُ مَا يَدْعُونَ مِن دُونِهِ مِن شَيْ ءٍ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛ ۳
داستاني کساني که غير از خدا دوستاني اختيار کردهاند، همچون عنکبوت است که خانهاي براي خويش ساخته است، و در حقيقت ـ اگر ميدانستند ـ سستترين خانهها همان خانه عنکبوت است. خدا ميداند هر آنچه را که جز او ميخوانند و هم او شکستناپذير سنجيده کار است.
سستترين خانهها ـ که به اشارهاي ويران ميشود ـ خانه عنکبوت است که آن را با آب دهان خويش ساخته است و به هيچ وجه نميتواند پناهگاه و تکيهگاه خوبي براي وي باشد، ولي اين حشره دلش به اين خوش است که اين تارهاي بسيار باريک و سست و تنيده، خانه اوست؛ در حالي که اين خانه او را از حوادث طبيعي و دشمنان حفظ نميکند. عنکبوت و خانهاش مَثَل کساني شده است که غير خدا را دوست و سرپرست خود گرفتهاند؛ چيزهايي را که نه در حوادث روزگار پناه خوبي هستند؛ نه در برابر دشمنان از آنان دفاع ميکنند و نه عذاب الهي را ميتوانند از آنان دفع نمايند. حال، مَثَل به اين روشني و وضوح
ـ که به راحتي ميتوان فهميد و از آن پند گرفت ـ اگر براي کفار گفته شود، آن را درک نميکنند، چرا؟
1.الکافي، ج۱، ص۱۴، ح۱۲؛ ميزان الحکمة، ج۳، ص۲۰۴۲.
2.سوره عنکبوت، آيه ۴۳.
3.سوره عنکبوت، آيه ۴۱ ـ ۴۲.