چون از نور بصيرت بيبهرهاند؛ اهل علم و معرفت نيستند و در تاريکي جهالت به سر ميبرند؛ اگر چه علوم رسمي را نيز آموخته باشند.
دو نکته قابل توجه
با تأمّل در شماري از رواياتي که در باره ارزش عقل وارد شده، در کنار آياتي که بدان اشاره شد و آيات و رواياتي که فضيلت علم را بيان کردهاند، دو نکته جلب توجه مينمايد:
1. روايات ياد شده ريشه در آياتي دارند که علم و عقل را به هم پيوند دادهاند؛
2. در فرهنگ قرآن و حديث، مفهوم عقل و علم حقيقي پيوندي ناگسستني دارند، هر عالمي عاقل، و هر عاقلي عالم شمرده ميشود. از اين رو، برخي از روايات علم و عقل را کنار هم ارزشگذاري کردهاند؛ چنان که از امام علي عليه السلام نقل شده است:
ينبئ عن قيمة کل امري علمه و عقله؛ 1
دانش و خردمندي، از ارزش آدمي خبر ميدهند.
همچنين رواياتي که معيار ارزيابي انسان عقل او ميدانند، مانند آنچه از امام علي عليه السلام نقل شده که فرمود:
قيمة کل امرئ عقله؛
ارزش هر کس به اندازه عقل اوست. 2
بر پايه اين روايت و روايات مشابه آن 3 امام علي عليه السلام معيار ارزش انسان را عقل دانسته، در صورتي که در رواياتي ديگر 4 آن حضرت علم را معيار ارزيابي انسان قرار داده است؛ مانند اين سخن:
قيمة کل امرئ ما يعلمه؛ 5
ارزش هر انسان، [به] چيزي است که ميداند.
و بر اين اساس، برخي از روايات با فضليتترين مردم را عاقلترين آنها ميدانند؛ چنان که در حديثي از پيامبر خدا صلي الله عليه و آله آمده است:
أفضل الناس أعقل الناس؛ 6
برترين مردم خردمندترين آنهاست.
ولي آن حضرت، در روايتي ديگر، ارزشمندترين مردم را داناترين آنها دانسته است:
أکثر الناس قيمة اکثرهم علماً، واقلّ الناس قيمة أقلّهم علماً؛ 7
1.غرر الحکم، ش ۱۲.
2.همان، ش ۵۰.
3.ر. ک: دانشنامه عقايد اسلامي، ج۱، ص۲۳۲: «ارزش انسان».
4.همان، ج۲، ص۲۶۹: «معيار ارزش انسان».
5.منية المريد، ص۱۱۰.
6.اعلام الوري، ص۱۶۹.
7.من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص۳۹۴.