شيخ در بررسي برخي نظرات رسيده از فرق و مذاهب کلامي مخالف نيز، از عقل براي به چالش کشيدن افکار ايشان استفاده کرده و در برخي بيآنها نظرات ايشان را مخالف عقل شمرده، آن را مردود اعلام ميدارد.
وي در اثبات مشاکله ميان انبيا و ائمه و پاسخ به مخالفان آن، نظريات مخالفان را محال دانسته و ميگويد که تعداد محالهاي اين مسأله به اندازهاي زياد است که اگر آن را در اين کتاب بياورم، تعدادش زياد و موجب پر برگ شدن کتاب ميگردد. ۱
ملاحظه شد که شيخ صدوق دريافتها و ادراکات عقلي را معتبر دانسته و بر اساس آن، روش کلامي خويش را استوار ميسازد؛ قضايايي را با عقل به داوري مينشيند و با مدد از عقل آن را ميپذيرد يا نادرست شمرده و مردود اعلام ميکند.
نکته سوم اين که شيخ صدوق دلايل عقلي را در اثبات برخي از مسائل و گزارههاي کلامي معتبر ميداند. بهترين دليل بر اين ادعا آن است که وي خود، در بسياري از موارد مسائلي را از طريق عقل و با استدلال عقلي به اثبات ميرساند. وي همچنين، برخي مسائلي را که معمولاً از طريق نقل بدان پرداخته ميشود، با روش عقلي اثبات ميکند. با نگاهي گذرا به مقدمه و بيانهاي کتاب کمال الدين و تمام النعمه، ميتوان دريافت که اين کتاب ـ که در موضوع امامت و غيبت است ـ آکنده از استدلالهاي عقلي است.
صدوق در بحثهاي مربوط به امامت و غيبت، دو بار لفظهاي ادلّه عقليه و دلايل عقليه را به کار برده است و بر کاربرد آن در اثبات ختم نبوت با پيامبر اکرم، حضرت محمد صلي الله عليه و آله ۲ و معجزه جاويد پيامبر صلي الله عليه و آله ۳ تأکيد کرده است.
او در کتاب التوحيد بر قديم بودن خداوند ۴ ، وحدانيت خداوند ۵ ، قادر بودن خدا ۶ ، بيمکان بودن او ۷ ، و حدوث اجسام ۸ دلايل عقلي ارائه کرده است.
او در بحث حدوث اجسام ـ که در باب چهل و دوم کتاب التوحيد مطرح شده است ـ پس از طرح استدلال خود و ديگران در بارة حدوث عالم، به نقل و نقد اشکالاتي در اين باره پرداخته و هفت اشکال فرضي را به صورت «ان قال قائل» مطرح کرده و به صورت مستدل و عقلي به آنها پاسخ ميدهد. ۹
وي همچنين در کتابهايش از استدلالهاي متکلمان و حکيمان و اهل توحيد و معرفت بهره جسته است که خود دليل بر حجيت اين استدلالها نزد وي است ۱۰ .
1.همان، ص۲۹۸.
2.کمال الدين و تمام النعمه، ص۲۳.
3.همان، ص۶۶.
4.همان.
5.التوحيد، ص۸۱.
6.همان، ص۸۵.
7.همان، ص۱۳۷.
8.همان، ص۱۷۸
9.همان، ص۳۰۰ ـ ۳۰۴.
10.همان، ص۸۴، ۱۹۶، ۲۹۹، ۳۰۴ و... .