علاوه بر اينها، صدوق به اين نکته اشاره دارد که در برخي از موارد و در حل و پاسخگويي به برخي مسائل بايد از دليل عقلي استفاده کرد و اين جايگاه مخصوص ادله عقلي است. او در بحث اثبات غيبت امام دوازدهم به مناسبتي ميگويد:
اگر يهودياي از ما در بارة احکامي از رکعات نماز پرسيد، بايد با او ـ که منکر نبوت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله است ـ نخست در بارة نبوت ايشان و اثبات آن سخن بگوييم. ۱
روشن است که در اثبات بحثها و مناظرات برون ديني و در اثبات نبوت پيامبري براي صاحبان اديان ديگر نميتوان از راه نقل سخنان پيامبر مورد بحث به نتيجه رسيد و از راه عقلي بايد به اين مهم دست يافت.
در جايي ديگر، در بحث با معتزله بر سر مسألة امامت از قول ابنقبه رازي ميگويد:
شما در فرعي از امامت پرسش کرديد و فرع را نميتواند اثبات کرد، و مگر آن که بر صحت اصل آن دليل بياوريم؛ يعني در پاسخ به صحت احکام بايد بر صحت خبر و صحت نبوت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله دليل بياوريم و پيش از آن، بايد اثبات کنيم که خداوند واحد و حکيم است و اينها همه بايد پس از اثبات حدوث عالم باشد. ۲
بنا بر اين احکام و دلايل عقلي نزد صدوق داراي اعتبار و حجيت بوده و وي بر اساس آن، عمل کرده و بحثهاي اعتقادي و کلامي را در کتابهايش سامان داده است.
و واپسين نکته، اين که شيخ صدوق از جمله دانشمندان معتقد به اين نظريه است که دليل عقلي توانايي تخصيص زدن بر دليل نقلي را دارد و از اين طريق احکام نظري عقل را داراي حجيت و اعتبار ميداند.
صدوق در تبيين و توضيح جايگاه علمي ـ معنوي امام علي عليه السلام نسبت به پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و شرح حديث منزلت بر اين نکته تصريح کرده است. ۳
3. قلمروعقل
پس از آن که روشن شد که عقل درانديشة صدوق از چه جايگاهي برخوردار است و مرادش از عقل و ميزان اعتمادش بر ادراکات و دلايل عقلي تبيين گرديد، بايد به اين مسئله پرداخت که قلمرو عقل در نظر او تا کجاست؟ در چه حوزههايي عقل اجازة ورود داشته و در چه جاهايي نميتوان بر آن تکيه زد؟
شيخ صدوق مباحث نظري و اعتقادي را به سه دسته تقسيم کرده است: دستة اول، مسائلي که فقط با عقل قابل اثبات است. دستة دوم، مسائلي که هم با عقل و هم با نقل به اثبات ميرسد و دستة سوم، مسائلي که تنها با نقل قابل اثبات است.
1.کمال الدين و تمام النعمة، ص۸۸.
2.همان، ص۱۲۱.
3.معاني الاخبار، ص۷۴.