لما توصل الي استخراج اسمه ولا سبيل اليه إلّا من طريق السماع. فجعل الله عزوجل العمدة في باب الخليفة السماع. ۱
از سوي ديگر، صدوق برخي از حوزهها و موضوعات را ويژة عقل ميداند؛ مسائلي چون اثبات حدوث عالم ۲ ، مسأله ماهيت اجسام ۳ ، مسائل مربوط به اثبات صانع و مسائل مربوط به آن ۴ و اثبات اصل نبوت ۵ ، در نظر او، حوزه اختصاصي ورود عقل است.
شيخ صدوق در مبحث لزوم بعثت انبيا، اين امر را امري کاملاً عقلي ميداند. او در اين زمينه معتقد است که اگر خداوند در قرآن، پيامبر اسلام حضرت محمد صلي الله عليه و آله را به عنوان خاتم الانبياء معرفي نميکرد، عقل حکم بر اين ميکرد که در تمامي زمآنها بايد پيامبري از جانب خدا مبعوث گردد. وي گفته است:
لولا أنّ القرآن نزل بأنّ محمداً صلي الله عليه و آله خاتم الانبياء لوجب کون رسول في کل وقت. ۶
پس از اين بيان، وي اعتقاد خويش را در بارة توانايي فوقالعاده عقل بيان داشته و ميگويد:
خداوند به هيچ امري فرا نميخواند، مگر آن که صورتي از حقيقت آن چيز را در عقل انسان قرار دهد.
آن گاه، بيان ميدارد که اگر عقل مسئله ارسال رسل را انکار مينمود، خداوند هم هيچگاه رسولي را مبعوث نميداشت. متن سخن وي چنين است:
ان الله ـ تقدس ذکره ـ لايدعو الي سبب إلّا بعد ان يصور في العقول حقائقه، و اذا لم يصور ذلک، لم تنسق الدعوة ولم تثبت الحجة... فلو کان في العقل انکار الرسل لما بعث الله ـ عزوجل ـ نبياً قط... فثبت ان الله احکم الحاکمين لا يدعو الي سبب إلّا و له في العقول صورة ثابتة. ۷
شيخ صدوق برخي از حوزههاي فکري و بسياري از مسائل کلامي را ميان عقل و نقل مشترک ميداند. وي معتقد است که هر يک از عقل و نقل، توانايي کشف معرفت لازم براي اين گونه مسائل را دارا هستند و در دريافت گزارههاي معرفتي در اين حوزهها ميتوان از کارکرد هر دو استفاده کرد.
وي در بياني در بارة توضيح معناي جمله «عرفنا الله بالله» همة راههاي شناخت را به خداوند اسناد داده و بر اين سه راه شناخت خداوند صحه ميگذارد. نخست راه عقلي، دوم راه نقلي و سوم از طريق معرفت نفس، وي گفته است:
القول الصواب في هذا الباب هو أن يقال: عرفنا الله بالله، لانّا ان عرفناه بعقولنا فهو ـ عزوجل ـ واهبها، و ان عرفنا ـ عزوجل ـ بانبيائه و رسله و حججه عليهم السلام فهو ـ عزوجل ـ باعثهم و مرسلهم و متخذهم حججاً، و ان عرفناه بأنفسنا فهو ـ عزوجل ـ محدثها فبه عرفناه. ۸
عملکرد عقلگرايانه صدوق
پس از گزارش از جايگاه عقل نزد صدوق و بررسي ديدگاه او در باره ماهيت، اعتبار ادراکات و قلمرو عقل، نوبت به بررسي عملکرد عقلي وي فرا ميرسد. در اينجا به برخي از مهمترين عملکردهاي عقلگرايانه صدوق ميپردازيم.
1.کمال الدين و تمام النعمة، ص۱۶.
2.التوحيد، ص۲۹۸.
3.همان، ص۳۰۲.
4.همان، ص۱۲۰ ـ ۲۷۰.
5.کمال الدين و تمام النعمة، ص۸۸ و ۱۲۱.
6.همان، ص۴.
7.همان، ص۵.
8.التوحيد، ص۲۹۰.